زهرازهرا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

پرسمان كودك

داستان بهترین آرزو(درمورد امام رضا )

ضمن تبریک میلاد امام رضا علیه السلام به همه شما میتوانید داستان بهترین آرزو را در ادامه بخوانید و لذت ببرید   بهترین آرزو مریم و محمد داشتند اماده می شدند که همراه مامان و بابا به حرم امام رضا بروند. انها از راه دوری به مشهد امده بودند و برای اولین بار بود که می خواستند به حرم بروند. هر دو خیلی خوشحال بودند و برای رفتن به حرم عجله داشتند. مریم گفت:من دلم میخواد زودتر از همه به امام رضا سلام کنم. محمد گفت:معلممان گفته توی حرم باید دعا کنیم. مریم گفت:پس من می خوام دعا کنم که همه دوستام شاگرد اول بشن. محمد خندید و گفت:اخه همه که نمی تونن شاگرد اول بشن یه نفر فقط می تونه اول ...
16 شهريور 1393

خاطره مهمانی(جشن تکلیف )

شب زیبایی بود ستاره ها سو سو می زدند ، همه جای شهرآزین بسته شده بود مردم با چراغانی شهر میلاد پیامبرمهربانی ها و امام صادق علیه السلام را جشن گرفته بودند همه شیرینی فروشی ها به قدری شلوغ بود که می بایست برای خرید شیرینی نوبت بگیری من و مامان به یمن این دو مولود مبارک و مصادف شدن جشن عبادت تو تصمیم به برگزاری جشن گرفته بودیم که لازم بود به بازار بریم ولوازم مهمانی (میوه،شیرینی،شرشره، کادو و...) رو تهیه کنیم روزمیلاد فرارسید صبح بیدارشدیم  و نمازخوندیم گفتم زهرا جان من میخوام به زیارت آقا امام رضا بروم اگر تو هم تمایل داری بیای و روز جشن رو به آقا تبریک بگی آماده شو توآماده شدی و کیف مخصوص(جانماز وچادرنماز) رو برداشتی و در ...
1 بهمن 1392