داستان بهترین آرزو(درمورد امام رضا )
ضمن تبریک میلاد امام رضا علیه السلام به همه شما میتوانید داستان بهترین آرزو را در ادامه بخوانید و لذت ببرید بهترین آرزو مریم و محمد داشتند اماده می شدند که همراه مامان و بابا به حرم امام رضا بروند. انها از راه دوری به مشهد امده بودند و برای اولین بار بود که می خواستند به حرم بروند. هر دو خیلی خوشحال بودند و برای رفتن به حرم عجله داشتند. مریم گفت:من دلم میخواد زودتر از همه به امام رضا سلام کنم. محمد گفت:معلممان گفته توی حرم باید دعا کنیم. مریم گفت:پس من می خوام دعا کنم که همه دوستام شاگرد اول بشن. محمد خندید و گفت:اخه همه که نمی تونن شاگرد اول بشن یه نفر فقط می تونه اول ...