زهرازهرا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه سن داره

پرسمان كودك

حکم روزه کودکان

حکم روزه برای کودکان و یا کسانی که به سن تکلیف رسیده‌اند اما توان روزه گرفتن ندارند چیست؟  انسان نمى‌تواند به سبب ضعف بدن، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولا نمى‌شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد اما بعدا در صورت توانایی، باید قضا کند و اگر تا ماه رمضان سال بعد قضا نکند براى هر روز یک مُد طعام، کفاره تاخیر( تقریباً 750 گرم گندم یا مانند آن) به فقیر بدهد، مگر این‌ که در تاخیر نیز معذور باشد. ...
2 تير 1394

هزاران اسباب‌بازی بدون یک هم‌بازی!

چگونه تک فرزند خود را سرگرم کنیم؟! یکی از دردسرهای والدین این است که چگونه تک فرزند خود را سرگرم کنند؛ هزاران اسباب‌بازی بدون یک هم‌بازی! بازی مترادف با ایام کودکی است؛ کارشناسان می‌گویند: «بازی راهی است که کودک آن چیزی را یاد می‌گیرد که کسی نمی‌تواند به او بیاموزد.» چراکه آنچه امروز کودکانه به نظر می‌رسد، در رشد سالم روانی کودک و پی‌ریزی شخصیت سالم او در بزرگ‌سالی، نقش بسزایی دارد. اگر کودک در دوران کودکی از شیطنت و بازی‌گوشی منع شود، در بزرگ‌سالی با پیش‌گرفتن قهرها، لجبازی‌ها، اعمال احمقانه و... به رفتارهای بچه‌گانه خواهد پرداخت. معمولا آنچه والدین ...
26 خرداد 1394

شوخی آیت الله بهجت با کودک

شوخی آیت الله بهجت با کودک +تصویر در ادامه مطلب فرزند آیت الله بهجت نقل می کنند: کنار بچه می نشست. انگشت های سبابه و میانی یک دستش را مثل پاهای کسی که قدم بزند،می گرفت و دستش را می برد سمت بچه و نشسته می گفت:«اومد،اومد،اومد،اومد...» ...
23 خرداد 1394

مدرسه دوران انقلاب

این داستان : درود برخمینی   همه بچه ها  در صف های مرتب پشت سر هم توی حیاط ایستاده بودند. ناظم پشت بلندگو ایستاده بود و حرف می زد. بچه ها امروز آقای فرماندار به مدرسه  ما تشریف اورده اند. از این حرف خنده ام گرفت،اما لبخندم را نشان ندادم اگرناظم می دید حتما تنبیهم میکرد که چرابه او خندیده ام. آخر فرماندار را چه به مدرسه ما؟ فریادهایی ازبیرون مدرسه به گوش میرسید که لحظه به لحظه نزدیک تر می شد. صداهاکه نزدیک تر شد باعث میشدصدای آقای ناظم شنیده نشود. مرگ بر شاه صدای تظاهر کنندگان بود که فریاد میزدند حالا صداها واضحتر شده بود ،شعار راهم عوض کرده بودند.درود برخمینی فرماندار که کنار نا...
16 خرداد 1394

دلنوشته های کودکی به حضرت ابالفضل ع

...دوست داشتم کربلا می بودم و برای جشن تولدتان  آن 5 هزار تومانی عیدی امسال را که پدر بزرگم به من داده برای تولدتان در داخل ضریحتان می انداختم...     آقا سلام بجای رقیه روز ولادت تان را تبریک میگویم من که نبودم آنجا ولی مطمئن هستم که خیلی دیدنی بوده چهره پدرتان امیر مومنان  آنگاه که شما متولد شده بودید خوش به حال کسانی که آنجا بودند دوست داشتم کربلا می بودم و برای جشن تولدتان  آن 5 هزار تومانی عیدی امسال را که پدر بزرگم به من داده برای تولدتان در داخل ضریحتان می انداختم  و زیارت عاشورا میخواندم  تا شما را خوشحال کنم و بگویم که من هم برای تولدتان خوشحالم ....
2 خرداد 1394

شعر معرفی خدا به کودکان

من خدا را دیدم امروز توی بارانی که بارید......   من خدا را دیدم امروز توی بارانی که بارید روی گلبرگ گلی که شادمانی کرد و خندید من خدا را بو کشیدم توی عطر پاک یک گل من شنیدم نام او را در صدای شاد بلبل من خدا را می نویسم توی قلبم شاد و خندان او همیشه پیش ما هست توی ابر و باد و باران (سرکار خانم خیبری) ...
27 ارديبهشت 1394