زهرازهرا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

پرسمان كودك

مامان !چرا به دنیا می آییم ؟ چرا خدا ما را می آزماید ؟

1391/9/22 12:40
نویسنده : مشاورروحانی
7,334 بازدید
اشتراک گذاری

با سلام فرزند دختر من 8 سال سن دارد. مدتی است میپرسد که ما برای چه به این دنیا میاییم و بعد میمیریم. چه فایده ؟ همه به این دنیا می آیند و یک روز میمیرند؟ این مثل یک بازی است. اصلا این بازی را کی راه انداخته است؟ خاطر نشان میسازد من و مادرش هیچ وقت در مورد مرگ صحبتی نکرده ایم. فقط پدر بزرگش یکبار به او گفته که همه یک روز میمیرند. .

.

با سلام فرزند دختر من 8 سال سن دارد. مدتی است میپرسد که ما برای چه به این دنیا میاییم و بعد میمیریم. چه فایده ؟ همه به این دنیا می آیند و یک روز میمیرند؟ این مثل یک بازی است. اصلا این بازی را کی راه انداخته است؟ خاطر نشان میسازد من و مادرش هیچ وقت در مورد مرگ صحبتی نکرده ایم. فقط پدر بزرگش یکبار به او گفته که همه یک روز میمیرند. . .

 

این پرسش تو، پرسش بسیار مهمی است. دانشمندان مسلمان، پاسخ‌های بسیار دقیق و مفصلی به این سوال داده‌اند که من در این فرصت کوتاه، نمی‌توانم همه حرف‌های آنان را برایت بنویسم. فکر می‌کنم اگر با استفاده از چند مثال به سوالت جواب بدهم، بهتر باشد.

عزیز من! اگر کسی از تو بپرسد که چرا گُل محمدی یا گل یاس و هر گل دیگری، فضا را خوشبو و معطر می‌کند، چه پاسخی می‌دهی؟

اگر کسی بپرسد که چرا باران، تشنگی گیاهان را برطرف می‌کند و آنها را سیراب می‌سازد، چه جوابی داری؟

حتما پاسخت به این سوال‌ها آن است که گل محمدی و گل یاس خوشبو هستند و طبیعی است که خود را معطر سازند. خورشید هم پرنور و درخشنده است و به طور طبیعی، جهان را روشن می‌کند. باران هم چون باریدن است، خود به خود، گیاهان تشنه را سیراب می‌سازد. عطرافشانی گل‌ها و نورافشانی خورشید و بارش باران، طبیعت این پدیده‌هاست و این کارها، جزء وجود آن‌هاست.

 

حالا ببینم این مثال‌ها، چه ربطی به سوال تو دارد؟ این سوال که هدف خدا از آفرینش انسان چیست، خیلی شبیه آن سه سوال بالا و جوابش هم خیلی شبیه جواب آن‌هاست؛ یعنی همانطور که گل، عطرافشانی می‌کند و خورشید نور می‌دهد و باران سیراب می‌کند، خدا هم انسان را می‌آفریند و آن‌ها را از نعمت‌های خود بهره‌مند می‌سازد، این، از لطف خدا و کرم و بزرگواری اوست و از این کار سودی نمی‌برد.

خدای بزرگی که ما او را می‌پرستیم، کریم و رحیم. این خدای مهربان، چون مهربان و اهل جود و بخشش است. ما را آفریده تا از نعمت‌های او برخوردار شویم. کار خدا شبیه یک میزبان بسیار بخشنده و کریم است که سفره‌ای آماده می‌سازد و میهمانانی را دعوت می‌کند. خدا هم چون بخشنده و کریم است، ما را به وجود آورده تا سر سفره نعمت‌هایش قرار بگیریم. به قول شاعر:

من نکردم خلق تا سودی کنم            بلکه تا بر بندگان جودی کنم

 

یعنی هدف خدا از آفریدن ما، سود بردن نیست بلکه هدفش جود و بخشش است.البته در آیه 56 سوره ذاریات، خدا فرموده است: «من جن و انس را برای آن آفریدم که مرا عبادت کنند.»؛ یعنی بر اساس این آیه، هدف خدا از آفریدن انسان‌ها این است که او را عبادت کنند و به بندگی او بپردازند؛ ولی باید بدانی که خدا به عبادت ما نیازی ندارد و منظور این آیه این است که خدا انسان‌ها را آفریده تا او را عبادت کنند و از این راه، بهشتی شوند؛ پس هدف نهایی خدا، خوشبختی ماست که این خوشبختی از راه عبادت او به دست می‌آید؛ یعنی این آیه هم می‌خواهد بگوید آفریدن انسان‌ها، به خاطر کَرَم کردن به آن‌ها بوده است نه این که خدا از این کار سودی ببرد.

 

 

 چرا خدا ما را آزمایش می کند ؟

 

اما آزمایش‌های خدا، با آزمایش‌های ما انسان‌ها فرق دارد. اگر او کسی را آزمایش می‌کند برای آن نیست که آن شخص را بشناسد و از حال او باخبر شود؛ زیرا خدا به همه‌چیز آگاه است. دانش و آگاهی او هیچ حدّ و مرزی ندارد و از گذشته و حال و آینده مطلع است.

دانش خدا با دانش مردم فرق می‌کند. مردم، اول نمی‌دانند و بعد با آموزش یا انجام آزمایش، عالم و آگاه می‌شوند؛ ولی خدا هرگز از چیزی بی‌خبر نبوده است تا با آموزش یا آزمایش، از آن آگاه شود. امام علی(ع) فرموده است: «هر دانایی اول نادان بوده و بعد دانش آموخته است؛ ولی خدا نه نادان بوده و نه دانش خود را از کسی آموخته است».

  خدا که آدم‌ها را آزمایش می‌کند برای آن است که هر کسی در طول زندگی، نشان دهد که آیا راه خوب را انتخاب می‌کند یا راه بد را تا در قیامت بهانه نیاورد که خدایا اگر مرا آزمایش می‌کردی، کارهای خوب انجام می‌دادم.

خدا می‌داند که ما چه خواهیم کرد، ولی به ما اجازه داده است تا زندگی کنیم و نشان دهیم که آیا در امتحان‌ها می‌توانیم سربلند باشیم؟ این خواست خدای مهربان است که به همه انسان‌ها، فرصت امتحان بدهد و بر اساس علم و دانش خود، آنان را مجازات نکند. او به همه چیز آگاه است؛ ولی فرصت امتحان را از ما نمی‌گیرد.

همـیشه خـوبی تـو            خـدا، بـرای من

تــو مـهربان هستی            خـدا! خدای من

***

تــو دوسـتم داری            چقدر خوش‌حالم

پـرنـده هستم مـن            تویـی پـر و بالم

***

تــو آفـریدی، تو            زمــین زیبـا را

گـل و گیـاهان را            درخت‌و دریا را

***

به‌من‌تو دادی‌دست            به من تو دادی‌پا

دهان‌وچشم‌وگوش            و مـادر و بـابـا

***

تو باغ و جنگل را            پر از غذا کردی

لـب مــن و او را            به خنده واکردی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)