زهرازهرا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

پرسمان كودك

داستانک

1390/7/4 16:41
نویسنده : مشاورروحانی
2,901 بازدید
اشتراک گذاری
پدر و پسر در كوه ها قدم می زدند.ناگهان پسرك زمین خورد و صدمه دید فریاد كشید وایییییی با كمال تعجب شنید صدایی در كوهستان تكرار كرد واییییییی
با تعجب فریاد كشید" تو كی هستی؟"و جواب شنید" تو كی هستی؟"
سرك فریاد كشید" من تو را تحسین می كنم" صدا جواب داد "من تو را تحسین می كنم"
پسرك عصبانی شد و فریاد زد "ترسو" و جواب شنید"ترسو"
پسرك به طرف پدرش برگشت و پرسید "داره چه اتفاقی می افته؟"
پدر لبخندی زد و گفت:"پسرم دقت كن" و فریاد كشید،تو یك قهرمان هستی" صدا پاسخ داد "تو یك قهرمان هستی."
پسرك شگفت زده شد اما چیزی دستگیرش نشد.
پدر پاسخ داد : مردم این پدیده را اكو مینامند اما در واقع این زندگی است.هر چیزی كه انجام دهی یا بگویی بسوی تو باز خواهد گشت و زندگی انعكاس كارهای ماست. اگر در دنیا بدنبال عشق باشی، در حقیقت عشق را بوجود می آوری. اگر رقابت بیشتری بخواهی، رقابت را بوجود می آوری. و این هماهنگی میان همه چیز و در همه جوانب زندگی برقرار است.تو هر چیزی را كه به زندگی بدهی،زندگی همان را به تو خواهد داد.

جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار که اثر انگشت خداوندبر همه چیز هست
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)