زهرازهرا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه سن داره

پرسمان كودك

پیامبر و کودکان

1392/11/11 12:37
نویسنده : مشاورروحانی
6,588 بازدید
اشتراک گذاری

چکیده مطالب

بی شک پایداری هر جامعه ای با پرورش نسل جدید تحقق می یابد. که با تربیت نیکو و تعالیم اسلامی

می توان بدان دست یافت.

از این رو نگارنده می کوشد تا با بررسی کوتاه سیره و سنت نبوی در تربیت فرزند به همه اهدف تربیتی

شناختی، عاطفی، رفتاری بپردا زد.

نخست باید توجه کرد که در سیره و سنت نبوی موضوع تربیت کودک تا چه اندازه ضروری و ارزشمند است.

نیز از ا موری که در تربیت کودک تاثیر فراوانی دارد آموزش است، از این رو خوب است بدانیم توجه نمودن

وا لدین به اوقات فراغت و بازی

 کودکان تا چه اندازه بر آموزش آنان اثر گذا است

در پایان ضرورت رعایت عدا لت میان کودکان ا فق دیگری است که بدان پرداخته شده است.

 (علی اکبرروحانی مقدم)

مقاله سیره تربیتی پیامبر با کودکان

فهرست عناوین

 پیشگفتار

واژه شناسی

اهداف تربیت دینی

کودک کیست؟

اهمیت روانشناسی کودک

عوامل زمینه ساز تربیت کودک

اهمیت و ضرورت تربیت کودک

نقش پدر و مادر در تربیت کودک از منظر پیامبر(ص)

1- احترام پدر و مادر به کودکان و اثرات آن

1- فراخوانی نیکو

2- ابراز محبت به کودکان

3 ـهمبازی شدن والدین با کودکان ...........                                                                

1- حمایت از بازی کودکان

2- سواری دادن پیامبر به حسنین (علیهما السلام)

3- همبازی شدن پیامبر با امام مجتبی

4- همبازی شدن پیامبر با امام حسین در کوچه

5 همبازی شدن با کودکان در تنگی وقت نماز

6. شوخی با کودکان

7. اهمیت توجه به کودکان

3. نقش پدر و مادر در جهت دهی اوقات فراغت کودکان

ورزش در سیرة نبوی

آموزش شنا و تیراندازی به کودکان

پیامبر مشوق کشتی کودکان

4. نقش پدر و مادر در آموزش و تعلیم کودک

اولویت های آموزش کودکان

1. آموزش قرآن

2. آموزش خواندن ونوشتن

3. آموزش احکام

4. آموزش نماز

5 آموزش آداب اجتماعی

5. عدالت محوری پدر و مادر و نقش آن درزیست کودک

1. عدالت بین پسر و دختر

2. عدالت حتی در بوسیدن

عدالت در هدیه دادن به کودکان

پاداش مساوات و عدالت

آثار عدم نهادینه شدن عدالت در میان کودکان

سخن  پایانی ............................

پیشگفتار


یکی از نیازهای اساسی و ضروری بشر که آینده بشریت ونسلهای جدید به آن وابسته است تربیت می باشد .

هر ملتی می کوشد که پایداری جامعه خویش را با پرورش نسل جدید خود استحکام بخشد و آینده را به گونه ای به آنها بسپارد که تلاش
 
گذشتگان نابود نشود، بلکه زحمات و خدمات آنان را تکامل و رونق بخشد.

لیکن عصر کنونی با کمال تاسف با بی توجهی به تربیت زیر بنایی و آغازین کودک روبه رو است. برخی در دنیا تلاش می کنند با تربیت مسموم خود نسل جدید را نابود کرده و تربیت را از شعاع وحی دور کنند. و این خیانتی است خوفناک که به نسل معاصر می شود.
اثبات این مدعا در این چند سطر نمی گنجد لیکن اطلاعات بدست آمده از روزنامه ها و مجلات و کتابها این را اثبات می کند که نسل جدید غیراز نیازهای مادی خواسته های جدید دیگری نیز دارد و آن تقویت بنیه معنوی و روحی اوست و این یکی از حقوق مسلم و خواست فطری وذاتی آنها است.
دنیای امروز تلاش می کند این حق را از او پنهان داشته و به او بفهماند که باید به نیازهای مادی بسنده کند و او را بی نیاز از تربیت معنوی و الهی که همواره خواست ذاتی بشر است جلوه دهد.
بی شک باید اذعان نمود که اسلام در تمام ابعاد خود در میان سایر مکاتب، مکتبی است: سالم، با فرهنگ، غنی و کامل. بنابراین مکتبی که با این خصوصیات است به حتم برای پیروان خویش اندیشه کرده است و معتقد است اگر پیروانش از همان آغاز کودکی رهنمودهای پیامبر
 اسلام را سرلوحه کار خویش قرار دهند بهترین و سالم ترین نسل انسانی را تحویل جامعه خواهند داد.
با توجه به مطالب فوق نگارنده سعی دارد با بررسی سیره تربیتی پیامبر در تربیت کودکان و تبیین آن برای والدین در جهت تربیت بهتر
 فرزندانشان راهگشا باشد . انشاءالله
                                                       دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی
                                                           مجمع تبلیغات و تربیت اسلامی
                                                                حلقه علمی بلاغ
                                                            علی اکبر روحانی مقدم
 
واژه شناسی

نخستین مبحث در این مقاله واژه شناسی می باشد. که مهمترین واژه های این پژوهش عبارتند از:

1- سیره
سیره بر وزن فعله از کلمه «سِیر» گرفته شده است. به معنی حرکت و راه رفتن است. زیرا وزن فِعلِه در زبان عربی بر نوع، کیفیت و هیئت عمل دلالت می کند، سیره به معنی حالت و چگونگی حرکت است . مانند: جَلستُ جِلسَهَ العبد «بنده وار نشستم» که چگونگی نشستن را بیان می کند.
برخی محققان از دلالت وزن فِعله، بر نوع و هیئت عمل، چنین برداشت کرده اند که سیره بر سبک و روش عمل دلالت دارد از این رو برخی ازسیره نویسان از این روش معمول تخطی کرده و به جای پرداختن به سبک زندگی پیامبر به رفتار آن حضرت پرداخته اند و رفتار او را موردبررسی قرار داده اند.

 معنای دیگری که برای آن گفته اند عبارت از «رفتار» است.[1]
و همچنین معنای دیگری ذکر کرده اند که به معنی طریقه «راه و روش» است. وقتی گفته می شود «سار بهم سیره حسنه» همین معنامراد است؛ یعنی با آنان با روش خوب رفتار کرد[2] سیره در اصطلاح گاه به معنای چگونگی و نوع عمل است. این چگونگی همان هیئت وحالت فعالیت آدمی است ؛ بنابراین سیره در این مفهوم همه رفتارها و فعالیت های آدمی را شامل می شود و این معنای اولیه و اصیل سیره است.[3]
واژه تربیت در لغت
از ماده (رَبَو) به معنی زیادت، افزونی و رشد و نمو کردن می باشد.[4]
ربو .رباالشیئی: ای زاد و نما[5] یعنی افزایش یافت و رشد و نمو کرد. فهو رَبا: اذا اَزادَ عَلی ای جهاتٍ زادَ.[6] یعنی افزایش یافت؛ حال از هرجهت افزایش یابد فرقی نمی کند.
 مرحوم راغب اصفهانی در این باره می نویسد:
«ربیتُ» از واژه «رَبَو» است و گفته اند اصلش از مضاعف یعنی «رَبّ» است به این صورت که یک حرف مضاعف «باء » برای تخفیف به «یاء»تبدیل شده است. وی نیز اشاره می کند که ربّ در اصل به معنای تربیت است و معنی آن ایجاد چیزی یا حالتی  به تدریج و در مراحل مختلف است تا به حد کمال و تام خود برسد.[7]

تربیت در اصطلاح

عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین و یا هر شخص دیگری به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار یک فرد دیگر،براساس اهداف از پیش تعیین شده صورت می گیرد. با توجه به معنی و مفهوم یاد شده تربیت بر فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهای کودک دلالت می کند.[8]

البته اهداف و محتوای تربیت نسبت به هر فرد، گروه یا مکتب متفاوت می باشد.

تربیت دینی

از آنجائی که کوشش این مقاله بررسی سیره پیامبر اسلام در تربیت کودکان می باشد و تمام رفتارها و گفتار پیامبر  بر محور دین است بنابراین به مفهوم تربیت دینی و اهداف آن اشاره خواهیم کرد.

مفهوم تربیت  دینی

با توجه به تعریفی که از تربیت ذکر نمودیم مقصود از تربیت دینی عبارت است از: مجموعه اعمال عمدی و هدفدار، به منظور آموزش گزارههای معتبر یک دین به افراد دیگر، به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه ها متعهد و پایبند گردند.[9]
همچنین با توجه به فطری بودن دین در درون انسان، تربیت دینی اسلامی عبارت است از: فراهم کردن زمینه شکوفائی فطرت توحیدی انسان و تجلی آن در عمل  عبادی او.[10] و از آنجائی که پیامبر اسلام خود معلم بزرگی است برای تربیت انسانها  سعی بر این است که تربیت دینی کودکان را از منظر پیامبر مورد توجه قرار دهیم.

اهداف تربیت دینی

 
متخصصان تعلیم و تربیت برای طبقه بندی هدفهای آموزشی و تربیتی طرحهای گوناگونی ارائه داده اند از جمله این افراد می توان به «بلوم،انگل هارت، کراتوول و کیلبر» اشاره کرد.که عمدتا اهداف را به این صورت طبقه بندی کرده اند.

1- اهداف شناختی مرتبط با فرایند هوشی؛ مانند «آموزش ...»

2- هد فهای عاطفی مرتبط با احساس و هیجان مانند«احترام، بازی کردن و..»

3- هد فهای حسی حرکتی، مرتبط با رفتار ، مانند«پرداختن به اوقات فراغت و ...»

که هد فهای اصلی تربیت دینی موحد شدن متربی می باشد.[11]

بنابراین در تربیت دینی هدف این است که با استفاده از قاعده های تربیتی و به کار بستن آنها تربیت بر محور دین صورت پذیرد.

آنگاه که تربیت بر این محور صورت پذیرفت به تدریج فرد متربی موحد می گردد به دلیل اینکه تربیت او از اساس و پایه قاعده مند و صحیح صورت گرفته است.

(تربیت دینی آنست که مسیر تعلیم وتربیت فرد  با استفاده از منابع دینی  ودر جهت تامین اهداف دین تحقق یابد)
 
کودک کیست؟

اساسا کودک به کسی اطلاق می شود که سه مرحله را طی نماید:
مرحله اول «از تولد تا پایان دو سالگی»

در این مدت کودک خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند و برای این سازگاری از حواس مختلف «بینائی، شنوائی، واکنش در برابر  بو...» بهره می گیرد و در این دوران کودک به لحاظ جسمی، عاطفی و اجتماعی رشد می کند و در مقابل عواطف و احساسات اطرافیان واکنش نشان می دهد.

مرحله دوم کودکی «از 3 تا7 سالگی»

در این مرحله رشد سریع جسمی، کودک را برای تجربه و یادگیری بیشتر آماده می کند و به تدریج که بزرگتر می شود به شبکه پیچیده تری از تجارب دست می یابد و از حواس خود هرچه بیشتر استفاده می کند و به کمک راه رفتن با محیطی گسترده و متنوع رو به رو می شود.بر خلاف دوران اول زندگی در این دوره رفتار کودک کمتر قابل پیش بینی است، زیرا از این پس تجارب محیطی و تاثیری که بر او می گذارد
مسیر رشد  کودک را تعیین می کند.
این دوره جزء حساسترین سالهای نخست زندگی کودک به شمار می آید به لحاظ اینکه سؤالهای او از اطرافیان شروع می شود و این والدین هستند که با پاسخگوئی مناسب می توانند ذهن کودک را شکوفا نمایند و به رشد ذهنی او کمک کنند.

مرحله سوم کودکی «از 7 تا 11 سالگی»

ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه ای بر شخصیت کودک و سازگاریهای اجتماعی او اثر می گذارد.

این دوره از نظر روانشناسان سنین گرایش به دسته و گروه است که کودک تلاش می کند که خود را از نظر ظاهر، رفتار و گفتار با دسته و همسالان تطبیق دهد. به همین جهت است که روانشناسان این دوره را سن همانند سازی نامگذاری می کنند و برخی از آنان این دوره را سن خلاقیت نامیده اند یعنی دوره ای که در آن معلوم خواهد شد، کودک در آینده خلاق و مبتکر می شود یا دنباله رو و پیرو خواهد بود.

بنابراین می توان گفت این دوره از رشد مانند هر مقطع دیگری از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا خصوصیات رشد در این دوره در مقایسه بامقاطع دیگر، نمودی مثبت و سازنده دارد که این نمود برای همگان واضح است.[12]
 
*اهمیت روانشناسی کودک

اولین سوالی که در ذهن ایجاد می گردد این است، چرا به روانشناسی کودک بپردازیم؟ پاسخ این پرسش را می توان در اصل(اپی ژنتیک)جستجو کرد که این اصل اشاره می کند به این که زندگی انسان از دوره های مختلفی تشکیل می شود که هر دوره قادر است تاثیرات مخرب و یا مناسبی را بر زندگی دوره بعدی انسان بگذارد و با توجه به اینکه دوره های نوجوانی، جوانی و بزرگسالی متاثر از دوره کودکی
خواهد بود پس با مورد توجه قرار دادن دوران کودکی و روانشناسی این دوره و پرداختن به آن، می توان جوانان و بزرگسالانی مستعد و موثرداشت[13] با اندیشیدن به این دوره و برنامه ریزی صحیح نیز می توان جامعه ای سالم داشت بنابراین از نوع نگرش پیامبر و تاکیدهای فراوانی که نسبت به دوران کودکی داشته است معلوم می شود که این دوران در نزد او از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است که ما نیز بعد
از گذشت چندین سال هنوز هم می توانیم از برنامه ریزی های او نسبت به تربیت کودکانمان بهره مند شویم و جامعه ای سالم داشته باشیم.


عوامل زمینه ساز تربیت کودک

الف- پیش از تولد
 
انتخاب همسر از جمله عواملی است که زمینه های شکل گیری تربیت را ایجاد می کند. با گزینش همسر پرونده عوامل ارثی و بخش مهمی از عوامل محیطی بسته می شود؛ زیرا محیط تربیت را خانواده و اجتماع تشکیل می دهند. در میان این دو، مهم ترین نقش را محیط خانواده ایفا می کند، چرا که کودک حساس ترین زمان تربیت و رشد خود را در خانواده می گذراند و زن و شوهر از ارکان خانواده به شمار میروند. از این رواگر همسران از لحاظ جسمی و روحی و روانی، تربیتی سالم داشته باشند، به یقین می توان گفت بخش مهمی از تربیت کودک سامان یافته است .
بسیاری از روانشناسان بر این باروند که تفاوت های فردی اعم از تفاوت های جسمی و ظاهری (قد، وزن، رنگ، چهره و....) و صفات شخصیتی و خصائص رفتاری منحصر به فرد انسان، تحت تاثیر دو عمل مهم وراثت و محیط ایجاد می گردد و از میان این دو عامل وراثت تاثیربیشتری بر روند رشد در دوران جنینی می گذارد.
انسان ها ساخته پدر و مادر و اجداد شان می باشند و بسیاری از خصوصیات جسمی و عقلی و روانی آنهارا از طریق ژنهای عامل وراثت به ارث می برند.[14] 
در دین اسلام نسبت به تاثیر ویژگیهای شخصیتی والدین بر فرزندان توجه بسیاری شده است و پیامبر اسلام نیز توصیه های خاصی در موردانتخاب همسر و ازدواج نموده است و می فرماید:
 (به هم شان خود زن بدهید و از هم شان خود زن بگیرید و برای نطفه های خود جایگاه مناسب انتخاب کنید.) [15]
(بنگر که فرزندت را در چه نسل و نژادی قرار می دهی زیرا رگ و ریشه خانوادگی در فرزند اثر می گذارد.) [16]
تاکید پیامبر(ص) بر انتخاب همسر شایسته نشان می دهد که اسلام به تاثیر عوامل ارثی در رشد و تکوین شخصیت فرد توجه دارد.

سروده های سعدی نیز موید این عوامل موثر [وراثت و محیط] در تربیت کودک است که می فرماید:

  پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است             تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است[17]

ب: پس از تولد

از دیدگاه اسلام رشد انسان پس از تولد در چند مرحله متوالی صورت می گیرد از پیامبر(ص) در این زمینه روایت شده: فرزند تو هفت سال آقا، هفت سال بنده و هفت سال وزیر است. اگر تا سن بیست و یک سالگی خوی و خصلتهای او را پسندیدی که خوب و گرنه او را به حال خویش رها کن، زیرا تو در پیشگاه خدا معذوری.[18]
از منظر پیامبر گرامی مراحل رشد در سه دوره سیادت، اطاعت و وزارت قابل تقسیم است که در هر یک از این مراحل با توجه به شرایط سنی کودک و نوجوان باید آداب و تعالیمی خاص را به او آموخت و انتظارات مشخصی از او داشت. دراین مقاله به دو دوره سیادت و اطاعت اشاره ای می کنیم.

 (سیادت وسروری به معنی مورد توجه بودن و تامین  خواسته هاو نیازهای کودک در این دوره می باشد )

دوره نونهالی

این مرحله از رشد از آغاز تولد تا سن هفت سالگی را شامل می شود. روانشناسان این دوره را که مراحل نوزادی، طفولیت و خردسالی را در بر می گیرد دوره نونهالی می نامند و پیامبر(ص) این دوره را سن سیادت کودک دانسته و پدر و مادر را موظف به رفع نیازهای مادی  و معنوی کودک نموده و برای آنان تکالیفی را مقرر کرده است که از جمله آن وظایف که تاثیر بسزایی در تربیت کودک دارد شیردادن به نوزاداست و می فرماید: «برای کودک شیری برتر از شیر مادر نیست»[19]
در قرآن نیز به تغذیه کودک با شیر مادر تاکید کرده و مدت شیردهی را دوسال معرفی کرده است . «بقره 233»:
با این همه تاکید اگر شیردهی با رعایت قوانین خاص [اعم از با وضو بودن، رو به قبله بودن و خوردن مال حلال] و... انجام گیرد نقش بسزایی در زمینه سازی تربیت در آینده خواهد داشت.
اما در دوره اطاعت و نوباوگی که روانشناسان این دوره را از سن 7 الی 14 سالگی کودک ذکر کرده اند، به وجود آوردن زمینه های آموزشی را عامل تربیت شدن کودکان می دانند همانطور که پیامبر نیز این دوران را [7 سال دوم) دوران اطاعت نامیدند و آموزش در این دوران را مهم توصیف کردند. زیرا از آموزش در این دوره است که شخصیت انسان برای آینده بارور می شود.
همچنین از دیگر عواملی که در تربیت کودک تاثیر خواهد داشت نام نیکو است. چون نام نیکو در وجود کودک شخصیت ایجاد می کند و باعث الگوگیری او خواهد شد.

لیکن ممکن است نوع و کیفیت تاثیر برخی از آداب که معصومین و پیامبر اسلام پس از تولد کودک رعایت می کردند بر ما روشن نباشد، ولی اصل تاثیر آنها بر کودک [تاثیر جسمانی و یا روانی] در سیره معصومین و پیامبر انکار ناپذیر است.
 
اهمیت و ضرورت تربیت کودک

اهمیت و ضرورت تربیت انسانها بر کسی پوشیده نیست، و هیچ مکتب و مذهب و گروهی نیست که این مهم را انکار کند. لیکن اختلافات دراهداف و نوع تربیت است. زیرا یکی از ویژگیهای انسان تربیت پذیری است . انزال کتب و ارسال رسل هم برای تربیت و هدایت او است وهمه مکاتب و گروه ها و مذاهب برای تربیت آدمی در دوران کودکی اهمیت ویژه ای قائلند و اسلام نیز بر تربیت در این دوران تاکید بسیار دارد

و آن را از جمله وظایف والدین و در شمار حقوق فرزندان می داند برخی از روایاتی که بیانگر اهمیت این امر می باشند به شرح ذیل است:

1- ایوب ابن موسی از پیامبر اسلام روایت می کند که حضرت فرمود:

« هیچ هدیه ای از طرف پدر به پسر بهتر از حسن ادب و تربیت نیکو نیست»[20]

2- ابن عمر از پیامبر(ص) روایت نموده است:

هیچ میراثی از ادب و تربیت صحیح برای فرزند بهتر نیست. [21]

3- پیامبر گرامی اسلام فرمود:

اگر پدری فرزند خویش را تربیت کند بهتر از این است که روزی یک و نیم کیلوگرم طعام صدقه بدهد. [22]

بنابراین با تربیت صحیح فرزندان است که انسان می تواند به پاداشهای بزرگ الهی نائل آید که خداوند در قرآن کریم از آن به اجر عظیم تعبیرنموده است و می فرماید

«انما اموالکم و اولادکم فتنه و انّ الله عندهُ اجرٌ عظیم»[23]
بدانید که بدرستی اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند و خدااست که نزد او پاداش بزرگی خواهد بود.
به راستی انسان زمانی از این آزمایش سربلند بیرون خواهد آمد که استفاده کردن از اموال و تربیت فرزندان در مسیر [رضایت الهی] [24]
قرار گیرد تا موجب بهشتی شدن او گردد از این رو است که پیامبر گرامی فرزند را اینگونه تعبیر می فرماید:
«الولد ریحانه الجنه»[25] فرزند گل بهشتی است.

در نتیجه همانگونه که برای شکوفا شدن گلها نیاز به مراقبت و یژه توسط باغبان است در تربیت فرزند هم نیاز به مراقبت والدین به فرزندشان و شکوفائی آنان می باشد.
نقش پدر و مادر در تربیت کودک از منظر پیامبر(ص)یک بعد از معاشرت و سلوک خوب با فرزندان به اعمال و رفتار خاص والدین و برخورد متقابل آنها مربوط است . نیروی تقلید و قوه جاذبه کودک بسیار قدرتمند است لذا هر آنچه را که در پیرامونش اتفاق می افتد سریع دریافت می کند. و چه بسا بعضی از آن رفتارهارا به میدان عمل بیاورد.
بدین جهت والدین باید به این موارد دقت کنند و با بی توجهی و بی مهری از کنار آن نگذرند و اینکه او بچه است و چه می فهمد و... این نوع طرز تفکر از عدم درایت و سادگی والدین سرچشمه می گیرد و نمی دانند که همین بی توجهی و بی اعتنائی ها به کودک در آینده چه انعکاسی خواهد داشت و چه تاثیری در بافت و ساختار فرهنگی و اخلاقی او به وجود می آورد.

آنچه که خیلی قابل توجه و با اهمیت است بزرگ دانستن و مهم پنداشتن همین توهمات است که به نظر خیلی ساده و کوچک جلوه میکند.
و تنها اشخاصی که می توانند کودکان را  با الگوگیری از رفتار و گفتار پیامبر اکرم در مسیر صحیح قرار دهند والدین می باشند.

 هدف ما بر این است که در این بخش نقش والدین را در تربیت کودک از منظر پیامبر(ص) مورد توجه قرار دهیم.
1- احترام پدر و مادر به کودکان و اثرات آن
انسان گل سر سبد موجودات است و اسلام همواره حریم او را محترم شمرده است. این حرمت، صرف نظر از ویژگیهای هر دسته و گروه برای تمامی انسانها وجود دارد و جنسیت، قومیت، نژاد، سن و حتی ایمان و بی ایمانی در آن دخالت ندارد و این حرمت و کرامتی است که خداوند از بدو خلقت انسان به او بخشیده است و در برابر آن نیز از او مسئولیت خواسته است . قرآن کریم در این باره می فرمایند: به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا بر [مرکبها] بر نشاندیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم و بربسیاری از آفریده های خود برتری آشکارا دادیم.[26]

لیکن در نزد خداوند برخی از انسانها از کرامت بیشتری برخوردارند. «انَّ اکرمکم عندالله اتقیکم» ارجمندترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست.[27]
اما کودکان که هنوز در مقام کسب تقوا قرار نگرفته اند دست کم در کرامت اولیه با بزرگسالان مساویند. و از سوئی دیگر، کودکان بر فطرت الهی آفریده شده اند واین فطرت گرچه هنوز به فضائل مزین نشده، به خباثت نیز آلوده نشده.
بدین جهت کودکان نیز برخوردار از کرامت اند و شاید کرامتی بیش از برخی بزرگسالان دارند پس احترامی بیشتر رامی طلبد.

و از آنجای که کودک از روحیه ای لطیف برخوردار است هر چه قدر از سوی والدین و مربیان مورد احترام قرار گیرد حرف شنوی او بیشترخواهد بود و تربیت او آسانتر خواهد بود.از سویی دیگر اگر کودک از جانب والدین و مربیان خودمورد بی احترامی قرار گیرد نتنها که سخن ها وتعلیمات آنان دراو اثر تربیتی نخواهند داشت بلکه اثر معکوسی و ضد تربیتی نیز خواهد داشت.

 اکنون به برخی از  راه های تکریم و احترام کودکان اشاره خواهیم کرد:
1- فراخوانی نیکو

 به لحاظ اینکه یکی از راه های ارتباط با دیگران ارتباط کلامی است و این ارتباط زمانی مورد توجه قرار خواهد گرفت که همراه با لحن نیکو وعاری از طعنه وتمسخر باشد. پیامبر گرامی می فرمایند:

 هر گاه از فرزند خود نام می برید گفتار خویش را با اکرام و احترام در آمیزید و در نشستها و مجالس جائی برای آنها فراخ سازید و با چهره درهم کشیده با آنان برخورد نکنید. [28]

 
2- ابراز محبت به کودکان

از نکات مهم محبت و احترام به کودکان این است که تنها به محبت درونی بسنده نشود؛ زیرا محبت وقتی موثر و مفید خواهد بود که ابرازگردد و کودک از دوستی آنان آگاه شود و گرنه اصل دوستی تنها برای محبت کننده می تواند مفید باشد نه برای آنکه نسبت به او دوستی می ورزند. از اینرو پیامبر همواره اصحاب خود را به آشکار ساختن محبت سفارش کرده اند. همچنان که امام کاظم(ع) از پیامبر(ص) روایت
می کنند :

(هرگاه یکی از شما برادر ایمانی اش را دوست دارد، این دوستی را به اطلاع او برساند که این کار برای دوستی و رابطه بین شما بهتراست) [29]

 ابراز محبت به شیوه ها و روشهای گوناگونی در مورد کودکان انجام پذیر است چون: در آغوش گرفتن، نوازش کردن، سخن گفتن به نرمی،بازی با فرزند و بوسیدن او و... است.

 از اینرو دل پاک کودک آئینه ای است درخشان و اظهار محبت پدر و مادر به فرزند و به خصوص بوسیدن او آئینه روح کودک را جلا می دهد وضامن سلامت روحی و تعادل عاطفی کودک است و شاید فلسفه سفارشهای پیامبر به بوسیدن فرزند در همین نکته نهفته باشد که میفرماید:

 (بوسیدن فرزند کار نیک است و پاداش هر نیکی ده برابر است.)[30]

البته نکته ای را نباید از خاطر دور داشت و آن رعایت اعتدال در محبت و ابراز آن است هر چند افراط و تفریط در هر کاری ناپسند است لیکن در مسائل تربیتی باعث بروز آثار منفی و پرتوقعی کودک خواهد شد.

گفتار پیامبر(ص)

همچنین فرمودند: هر درختی میوه ای دارد و میوه دل فرزند است.بوی فرند از بوهای بهشت است. فرزندانتان رازیاد ببوسید.[31]

رفتار پیامبر(ص)

 پیامبر گرامی اسلامی علاوه براینکه سفارش به محبت و بوسیدن فرزند می کردند خود نیز در این امر پیش قدم بودند:

 ابوهریره گوید:روزی پیامبر اکرم با امام حسن و حسین علیهما السلام به سوی ما می آمدند ودر حالی که هر یک از آن دو بریکی از شانه های پیامبرنشسته بودند و رسول خدا باری این را می بوسید و باری دیگر آن را تا اینکه به نزد ما رسید. یکی از یاران به آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله این دو را بسیار دوست می داری؟ فرمود: هر کس این دو را دوست بدارد بی تردید به من مهر ورزیده است.[32]

 چه کسی اهل جهنم می باشد؟
وجود نازنین حضرتش علاوه بر توصیه به ابراز محبت به واسطه بوسیدن خود نیز  به این کار مبادرت می ورزید و کسی که این عمل «بوسیدن فرزند» را ترک کند از اهل جهنم می شمارند.
حسن بن علی ابن یوسف ازدی از مردی از امام صادق (ع)نقل می کند که فردی به حضور پیامبر اسلام رسید و عرض کرد:
من تاکنون فرزندم را نبوسیده ام. پیامبر که از شدت بی رحمی و قساوت او متعجب شده بود فرمود: این مرد نزد من از اهل جهنم است.[33]
و در روایتی دیگر نیز آمده است که روزی اقرع ابن حابس پیامبر را مشاهده کرد که امام حسین را می بوسید،  اقرع گفت: من ده فرزند دارم و تاکنون یکی از آنها رانبوسیده ام. پیامبر فرمود: هر کسی مهر و محبت نداشته باشد مشمول رحمت الهی قرار نمی گیرند[34]
2- همبازی شدن والدین با کودکان بازی یک نیاز طبیعی برای کودک است و بدون آن کودک رشد سالم نخواهد داشت. کودکی که به بازی علاقه ای نداشته باشد به طورتقریبی بیمار محسوب می شود. همه انسانها اعم از بزرگ و کوچک، حتی انبیاء و اولیاء در دوران کودکی تمایل به بازی داشته اند و کم وبیش به بازی می پرداخته اند و این حاکی از آن است که بازی، از نیازهای طبیعی انسان است.
البته ممکن است این امر بر همگان روشن باشد. اما مهم آن است که والدین با وجود علم و آگاهی به این نیاز کودکان، شاید توجه کافی به رفع نیاز و آثار تربیتی فراوانی که در توجه به آن دارد، نشان ندهند، و از آثار زیانباری که در بی توجهی به هم بازی شدن به کودک به بارخواهد آمد غافل باشند.

 لیکن از جمله راههایی که می توان حس احترام و محبت را در وجود کودک  به وجود آورد همبازی شدن با اوست.
اگرچه همبازی شدن با کودک مقداری از وقت آنان را می گیرد اما آثار بسیار نیکوئی در پی خواهد داشت.

علاوه بر اینکه مشارکت والدین در بازی کودکان برای آنان نشاط انگیز است موجب رشد استعدادها و تلطیف عواطف او نیز خواهدشد. لذابازی با کودک اگر با قاعده و سالم باشد. می تواند تفکر کودک را رشد دهد.

 به همین جهت گفته اند بازی تفکر کودک است.

 از پیامبر بزرگوار اسلام خطاب به والدین راجع به همبازی شدن با کودکان نقل شده است که فرمود:

هر کس کودکی داشته باشد باید با وی کودکانه رفتار نماید. [35]

 تاکید گفتاری و کرداری پیامبر اسلام در موارد متعدد حاکی از توجه ژرف حضرت به رفتار کودکانه با کودکان است.

 اینک نمونه هایی از سیره رفتاری پیا مبر را بیان می کنیم:

 
1- حمایت از بازی کودکان

پیامبر گرامی بر کودکانی گذشت که با خاک بازی می کردند، یکی از یاران پیامبر آنها را از این کار منع کرد. پیامبر(ص) فرمود: آنها را رها کن زیرا خاک بوستان کودکان است. [36]
 
2- سواری دادن پیامبر به حسنین (علیهما السلام)

ابن ابی نجیح گوید امام حسن(ع) و امام حسین بر پشت پیامبر سوار می شدند می گفتند حل حل و پیامبر  می فرمود: نیکوشتری است شتر شما[37]
 
3- همبازی شدن پیامبر با امام مجتبی(ع)

 عبدالله ابن زبیر می گوید: گاه می دیدم پیامبر میان دو پای خود را فراخ می نمود تا حسن(ع) از سوئی برود و از سوی دیگر بیرون بیاید.[38]
 
4- همبازی شدن پیامبر با امام حسین(ع) در کوچه مردی به نام یعلی عامری از محضر رسول گرامی خارج شد تا به ضیافتی که دعوت بود بود برود. ناگاه حسین(ع) رادید که مشغول بازی است. طولی نکشید که رسول اکرم به اتفاق اصحاب از منزل خارج شدند. وقتی پیامبر حسین را دید از اصحاب جداشد در حالی که به سوی فرزندش قدم بر می داشت. دستانش را گشود تا او را در آغوش بگیرد. کودک خنده کنان این سو و آن سو می گریخت و رسول نیز خنده کنان از پی او می دوید. سرانجام کودک را گرفت. دستی زیر چانه او و دستی دیگر بر پشت گردن او نهاد و لب بر لبش گذاشت و او را بوسید.[39]

در این جریان در واقع نوعی احترام به کودک است که پیامبر اصحاب را رها می کندو با اندکی از صرف کردن وقت خود همبازی امام حسین می شود.


 5 - همبازی شدن با کودکان در تنگی وقت نماز
 
توجه پیامبر و بازی با کودکان فقط به امام حسن و امام حسین اختصاص نداشت بلکه او با کودکان دیگر نیز اینگونه بود گویند روزی پیامبر برای اقامه نماز عازم مسجد بود. در راه همین که کودکان پیامبر را دیدند به سوی او دویدند و برگرد او حلقه زدند و هر یک صدا می زد یا رسول الله

«کن جملی» شتر ما باش «تا بر دوش تو سوار شویم» کودکان که گویا رفتار پیامبر با حسنین را دیده بودند انتظار داشتند که پیامبردرخواست آنان پاسخ مثبت بدهد. حضرت هم انتظار آنان را برآورده نمود و با آنان همبازی شد.
مردم که در مسجد جمع شده بودند انتظار پیامبر را می کشیدند تا نماز بپادارند بلال را به سراغ پیامبر فرستادند. بلال به پیامبر رسید و عرضکرد: یا رسول الله مردم منتظرند فرمود ای بلال برای من تنگ شدن وقت نماز بهتر از تنگ شدن دل کودکان است. سپس فرمود: به منزل برو واگر چیزی هست برای کودکان بیاور. بلال روانه منزل شد و به جستجو پرداخت. تعدادی گردو یافت و آنها را نزد پیامبر برد. پیامبر نیز گردوها رادر دست گرفت و خطاب به کودکان فرمود: «اتبیعون جملکم بهده الجوزات»

آیا شتر خود را در عوض این گردو ها می فروشید؟ کودکان به این معامله رضایت دادند و با خوشحالی پیامبر را رها کردند و پیامبر راهی مسجد شد و فرمود: خدا رحمت کند برادرم یوسف را که او را به چند درهم فروختند و مرا به چند جوز[40]
 
6. شوخی با کودکان

پیامبر بیشترین شوخی را با بچه ها می کرد[41]
 
7. اهمیت توجه به کودکان

از آنجایی که همبازی شدن با کودکان و شوخی با آنان باعث شادی کودکان می شود لذا شاد کردن کودکان در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
 
پیامبر اسلام می فرماید:

بدرستی که در بهشت خانه ای قرار دارد که به آن خانه شادی می گویند.

 کسی وارد آن نمی شود مگر اینکه کودکان را شاد کرده باشد. [42]

 شایان ذکر است که شاد کردن کودکان به واسطة همبازی شدن و شوخی با آنان نیز نوعی احترام به آنان است و آنان پدر و مادر را در کنارخود احساس می کنند و زمانی که اینگونه احساس در وجود آنان به وجود آمد هر آئینه فرمانبری از والدین نیز بیشتر خواهد شد.


3. نقش پدر و مادر در جهت دهی اوقات فراغت کودکان

 یکی از دلائل بروز فساد و مشکلات اخلاقی جامعه بیکاری است. بنابراین می توان گفت والدین از جمله اشخاصی هسنتند که می توانند بابرنامه ریزی صحیح و پرکردن اوقات بیکاری از انحراف کودکان و نوجوانان خود جلوگیری کنندو مانع انحراف آنان باشند.
ازاین  جمله است پرداختن به ورزش جهت پرکردن اوقات فراغت و بیکاری.

 «تاثیر مهارتهای حسی و حرکتی و فعالیتهای ورزشی برکنشهای روانی و ذهنی به گونه ای است که بسیاری از روانشناسان و کارشناسان

تعلیم و تربیت مانند «ژان پیاژه، آلفرد آدلر، کورنو و موریس دبس» عقیده دارند که اینگونه فعالیت ها می بایست در درجه اول برنامه های آموزشی کودکان و نوجوانان قرار بگیرد.
زیرا پرداختن به این مهم نتنها باعث تقویت کنشهای ذهنی آنها می گردد، بلکه موجب نشاط روانی و سرزندگی و تقویت اعتماد به نفس وبالبطع بهداشت روانی آنان می گردد.[43]
 
ورزش در سیرة نبوی معلوم نیست که چه رازی در کوه نهفته است که همة پیامبران بزرگ به نحوی با کوه سروکار داشته اند به راستی آنان هم برای ورزش جسم هم برای ورزش روح دامنة مصفا و فرح بخشی را برای مناجات و راز و نیاز انتخاب می کردند همانند حضرت آدم در کوه سراندیب،حضرت زرتشت در کوه سبلان ، حضرت نوح در کوه آرارات، ابراهیم در کوه طور، عیسی در کوه ساعیر و پیامبر عظیم الشان اسلام نیز در کوه فاران «حراء» بودند.[44]

علاوه بر اینکه پیامبر به ورزش کوهنوردی و تیراندازی و اسب سواری و ... می پرداختند در مورد آموزش آن به کودکان نیز سفارش ویژه داشتند.
 
آموزش شنا و تیراندازی به کودکان

پیامبر اسلام فرمود:

به کودکان خود شنا و تیراندازی بیاموزید[45]

،بهترین سرگرمی مومن شنا می باشد. [46]
 
پیامبر مشوق کشتی کودکان

 
امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود روایت کرده که: شبی رسول خدا در حالی که امام حسن و امام حسین با او بودند به خانه فاطمه (س)وارد شدند و به آن دو بزرگوار فرمودند برخیزند و با یکدیگر کشتی بگیرند.

 آنان مشغول بازی بودند که فاطمه (س) از درب خانه وارد شد در حالی که صدای پیامبر به گوش می رسید که می فرمود: حسن جان حسین را سخت بگیر و به زمین بزن. فاطمه(س) عرض کرد: عجیب است که این را بر آن جرات می دهی، آیا بزرگتر را به کوچکتر دلیر میکنی؟ پیامبر فرمود: دخترم آیا راضی نیستی که به حسن چنین می گویم در حالی که دوستم جبرئیل می گوید حسین جان حسن را بگیر وبر زمین بیفکن «یعنی من حسن را تشویق می کنم و جبرئیل حسین را»[47]

 از این جریان نیز می توان الگو گرفت که والدین علاوه بر اینکه باید به ورزش کودکان توجه کنند خود نیز نظارت داشته باشند و موجب جذابیت بازی کودکان شوند زیرا اگر کودکان و والدین را در کنار خود احساس کنند و مشوق خود ببینند علاوه بر اینکه انگیزة آنان بالا می رود دیگر به سوی فساد کشیده نخواهند شد.

 شایان ذکر است که پیامبر به ورزشهای دیگری مانند اسب سواری- وزنه برداری و ... نیز توجه داشته اند که پرداختن به آنها از حوصله این مقاله خارج است.

 
4. نقش پدر و مادر در آموزش و تعلیم کودک

اهمیت آموزش

اهمیت علم در اسلام بر کسی پوشیده نیست به گونه ای که اگر کسی تنها نامی از اسلام شنیده باشد. قدر و منزلت علم و عالم را در این دین تصدیق خواهد کرد زیرا خدای متعال در قرآن به قلم قسم یاد می کندو پیامبر نیز از همان ابتدای رسالت همواره بر علم و علم آموزی تاکید دارند و مردم را به آموختن آن تشویق و ترغیب می کنند.

 نقل می کنند که روزی پیامبر وارد مسجد شد و با دو حلقه جمعیت مواجه شد دسته ای مشغول بحث علمی بودند و دسته ای مشغول عبادت خدا و راز و نیاز با او حضرت فرمود: هر دو گروه بر صوابند. لیکن آنان خدا را می خوانند و اینان می آموزند و نادان را آموزش می دهند،

 اینان برترند (و) من برای تعلیم فرستاده شده ام و با گروه اول نشست.[48]

 آموزش در کودکی

از آنجایی که کودکان و نوجوانان امروز مردان آینده اند. باید برای ادارة جامة اسلامی آمادگی کامل پیدا کنند و این مهم میسر نمی باشد مگربه واسطة آموزش صحیح و مورد تائید دین مبین اسلام. بنابراین سخنان ورفتار پیامبر اسلام در مورد مسائل آموزشی راهگشای والدین خواهد بود در امر تربیت کودک که به ترتیب اولویت نمونه هایی را ذکر خواهیم کرد.
 
اولویت های آموزش کودکان
 
1. آموزش قرآن

از آنجائی که قرآن از جایگاه ویژه ای در نزد پیامبر برخوردار است. آن حضرت به خاطر اهمیت این موضوع و نهادینه کردن قرآن در زندگی انسانها نخست به پایه ریزی این کتاب شریف در سنین کودکی و آموزش آن به کودکان اسرار فراوانی دارند  ومی فرمایند:

(هرکس به فرزند خودش قرآن بیاموزد گوئی ده هزار حج انجام داده است.)[49] و در حدیثی دیگر می فرماید:فرزندان خود را به سه ویژگی تربیت کنید:

1. محبت پیامبر  

2. محبت اهل بیت 

3. قرائت قرآن
زیرا حاملان قرآن در سایة خدایند در روزی که هیچ سایه ای جز سایة خدا نیست ودر کنار پیامبر و برگزیدگان او جای دارند. [50]

2. آموزش خواندن ونوشتن

از آنجائی که آموزش خواندن و نوشتن زیر بنای تمام آموزشهای دیگر است که با فراگرفتن این امر خواندن و نوشتن یادگیری آموزشهای دیگرمیسر است پیامبر گرامی اسلام در این باره  فرمودند:

 از جمله حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند این است:

 

1. انتخاب نام خوب 

2. آموزش خواندن و نوشتن

3. فراهم آوردن زمینه ازدواج پس از بلوغ[51]

روایت شده است که روزی پیامبر دربارة مسابقه خطاطی و خوش نویسی به امام حسن و امام حسین سفارش می فرمود:

 هر کس خط او زیباتر است قدرت او نیز بیشتر است. کودکان هر کدام خط زیبایی نوشتند و خدمت پیامبر رسیدند. لیکن امر قضاوت را واگذارنمود به فاطمة زهرا(س)، حضرت زهرا(س)نیز فرمود: من چگونه میان این دو داوری نمایم.؟ای نور دیدگانم با پاره کردن رشتة این گردنبند وریختن دانه های آن بر سر شما هر کسی که بتواند دانه بیشتری جمع کند او بهتر و قدرتش بیشتر است.[52] (نقل شده که جبرئیل دانه هارا طوری قرار داد که هردو به تساوی رسیدند)

3. آموزش احکام

روایت شده است نبی مکرم اسلام روزی نظر کردند به بعضی از اطفال و سپس فرمودند: وای به حال فرزندان آخر الزمان . به خاطر پدران ومادرانشان از پیامبر پرسیدند  پدران و مادران مشرک آنها؟ حضرت فرمود: خیر از پدران و مادران مومن آنها که هیچ چیز از احکام وواجبات دینی را با آنها نمی آموزند و اگر فرزندان چیزی آموختند، مانع آموزش فرزندان می شوند. و از آنها در دنیا به سرمایة ناچیزی راضی اند. من ازچنین پدرانی بیزارم و آنها از من روی گردانند.[53]
نکته مهم در این بخش این است که آموزش احکام و عقائد آنقدر مهم است که پیامبر از والدینی که به آموزش فرزدان خودمبادرت نمی کنند
بیزار است و از سویی آموزش احکام و عقائد پیش از زمانی که فکر و ذهن کودک و نوجوان به امور زندگی مشغول شود و یا تحت تاثیرعقائدی دیگر قرار گیرد باید صورت پذیرد. زیرا ذهن خالی آنها بهتر و راحت تر پذیرایی حق خواهد بود.
 
4. آموزش نماز

از آنجایی که نماز نقش اصولی در دین دارد و از آن به عنوان ستون دین یاد شده است و این ستون از همان ابتدا باید در کودک پایه ریزی شودلذا این امر میسر نیست مگر از طریق آموزش
بنابراین به لحاظ  اینکه نماز عبادتی است دارای ابعاد گوناگون که در آن ذکر، قرائت. عمل وجود دارد و به خاطر اینکه انتقال خوبی ها به فرزندان در انحصار گفتن و دستور دادن نیست پس نیازمند یک روش خاصی است.
و در زندگی معصومین و سیرة پیامبراکرم این روش خاصی که روش اصلی و مفید آنان بوده است روشی غیر از آموزش عملی نبوده است وآنان به جای اینکه توضیح شفاهی بدهند عملاً به آن می پرداختند.

 امام صادق(ع) می فرماید که روزی پیامبر اسلام خواستند نماز بخوانند امام حسین(ع) نیز پهلوی حضرت قرار گرفتند. امام حسین(ع)نتوانست تکبیر نماز را صحیح انجام دهند و پیامبر تا 7 مرتبه این عمل را تکرار کردند تا اینکه امام حسین (ع) توانستند صحیح انجام بدهند.[54]

 و همچنین در سیرة ایشان است که می فرمودند: چنان که دیدید من نماز می خوانم نماز بجا آورید. [55]
 
5 -آموزش آداب اجتماعی

الف. غذاخوردن

در دین مبین اسلام برای غذاخوردن آدابی را معین نموده اند که بخشی از آن آداب را عمر ابن ابی سلمه فرزندام سمله اشاره می کند ومی گوید: در کودکی در خانه نه پیامبر خدا(ص) زندگی می کردم و بر سر سفره دستم را به هر طرف دراز می کردم و غذا برمی داشتم پیامبر فرمود: ای غلام بسم الله بگو و با دست راست و از جلو خودت غذا بخور[56]


ب. سلام و احترام به کودکان

 انسان به گونه ای آفریده شده است که همیشه دوست دارد مورد احترام دیگران قرار بگیرد و این ویژگی برخاسته از کرامتی است که خداوند به او داده است.

بنابراین انسانها در مقابل هرگونه تحقیر و کم انگاری مقاومت می کنند و واکنش نشان    می دهند و این واکنش طبیعی است حتی برای کودکان.

 چه بسا کودکان فراوانی که پدر و مادرانشان همه نیازهای مادی آنان را برمی آوردند لیکن چون به آنان احترام نمی گذارند و معمولا آنان راکوچک می شمارند، با آنان ارتباطی صمیمی برقرار نمی کنند و این موجب بروز مشکلاتی در راه تربیت آنان خواهد بود..
 
از نکات ظریفی که در سیرة پیامبر عظیم الشان اسلام بارها تجسم یافته و بازگو شده احترام به کودکان است پیامبر (ص) با شیوه های گوناگونی حرمت خردسال را رعایت می کرد و بدانان بها می داد. گرچه با سلام کردن. در این باره از انس ابن مالک بازگو شده است:

پیامبر اسلام در رهگذری با گروهی از کودگان برخورد کرد ، نخست به آنان سلام کرد سپس از خوراکیهائی که به همراه داشت به آنان داد[57] و تا پایان عمر این رفتار را ها نکرد. اینگونه برخورد پیامبر بویژه در عصر جاهلیت بسیار با اهمیت است زیرا که انسانها و قبائل بعضا دربرخورد با یکدیگر شمشیر از نیام می کشیدند و از کنار هم می گذشتند پیامبر مهربان سلام کردن را جانشین آن ساختند و آنقدر تاکید بر آن داشتند که در این راه همیشه پیش قدم بودند، حتی بر کودکان


5. عدالت محوری پدر و مادر و نقش آن در زیست کودک

 یکی از عوامل مهم و موثر که در تربیت نقش کلیدی دارد عدالت است. والدین موظفند که همواره سعی نمایند به عدالت و مساوات در بین فرزندان خود رفتار نمایند و هیچ زمانی پسر را بر دختر و فرزندی را بر سایر فرزندان ترجیح ندهند، و یا در نزد سایر فرزندان یکی را بیش از همه مورد مهر و محبت و نوازش قرار ندهند.
قابل پیش بینی است که پدر و مادر از ثمرة تلخ این تبعیضها بی بهره نخواهند بود ضمن اینکه اعتماد فرزندان از والدین سلب می شود. خود بادست خویشتن آتش حسادت و دشمنی و کینه ورزی را شعله ور می سازند. البته جز این نیز نمی توان انتظار داشت.نعمان ابن بشیر از پیامبر اکرم(ص) روایت می کند که فرمود:
اتقوالله و اعدلوبین اولادکم کما تحبون ان یبروکم 2


از خداوند بترسید و در بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید، همانگونه که دوست دارید آنان به شما نیکی کنند.

اینک به شمه ای از دستورات و سیرة پیامبر اسلام در مورد رعایت عدالت اشاره خواهیم کرد.


1. عدالت بین پسر و دختر

رسول مکرم اسلام نسبت به تبعیض قائل شدن بین پسران و دختران بسیار حساس بودند نمونه گویای از این حساسيت به شرح ذیل میباشد:

 روزی پيامبر(ص) مشغول سخن گفتن با یاران خویش بودند ،کودکی وارد مسجد شد و به نزد پدر خویش رفت.
پدر طفل دستی بر سر او کشید و او را بر زانوی راست خود نشاند، اندکی بدین حال گذشت که دختر خردسال آن مرد وارد شد و به نزد پدررفت، چون به نزدیک او رسید مرد دستی بر سر او کشید و در کنار خود نشاند. پیامبر (ص) که تبعیض و بی عدالتی مرد را در مورد کودکانش دیده بود فرمود: چرا او را به زانوی چپ خود ننشاندی؟!آن مرد ، به دستور پیامبر عمل کرد و دخترش را به زانوی دیگر نشانید. رسول خدا فرمود: «الآن عدلت» اکنون عدالت را رعایت کردی.[58]
با توجه به اینکه پیامبر در آن روزها با مشکلات فراوانی روبه رو بود باز هم توجه خویش را به کودکان و تربیت صحیح آنان از جانب والدین معطوف می داشت.[59]

2. عدالت حتی در بوسیدن

هر چند که مهر و محبت به کودکان و بوسیدن آنان جهت تکریم شخصیت آنان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. لیکن باز هم والدین از رعایت عدالت در بین کودکان نباید غافل باشند. همانگونه که پیامبر اسلام مراعات این امر را می نمودند حتی در بوسیدن فرزند و به دیگران نیزتوصیه نمودند.
 ابوهریره گوید: روزی پیامبر اکرم با امام حسن و امام حسین (ع) به سوی ما می آمد در حالی که هر یک از آن دو بر یکی از شانه های پیامبرنشسته بود و رسول گرامی باری این را می بوسید و باری آن را...[60]
همچنین روایت شده است:  روزی فردی را دید که دو فرزند خود را به همراه داشت. یکی را بوسید و دیگری را نبوسید. رسول خدا به او فرمود: آیا مساوات رارعایت کردی بین آنان؟! چرا عدالت و مساوات را بین آن دو رعایت نکردی. [61]

به راستی که چقدر زیبا می شود رعایت تناسب گفتار و کردار و این عمل از کسی صادر نمی شود که بتواند به طور کامل بین گفتار و کردارتناسب برقرار کند مگر رسول گرامی اسلام.
 
عدالت در هدیه دادن به کودکان

هدیه هر چند یک کالای مادی است لیکن حامل پیام و اثری است که پیام آن مهر و محبت از جانب هدیه دهنده به گیرنده است و اهل بیت نیز به این عمل نیک سفارش می کنند و معتقدند که هدیه مهر و محبت به یادگار می گذارد.

 بنابراین کودکان که از روحیه ای لطیف و حساس برخوردارند. هدیه دادن والدین به کودکان  گواه صادقی ازمحبت والدین به آنان است. لیکن دراین عمل نیک افراط و تفریط، تبعیض و تفاوت روا نیست. زیرا به جای آنکه سودمند افتد، سبب ایجاد حسادت و اختلاف بین کودکان می شود.
بنابراین پیامبر اسلام در این باره می فرماید:
در هدیه دادن به فرزندانتان مساوات را رعایت نمائید و اگر من کسی را بر کسی مقدم می داشتم هر آئینه زنان (دختران) را مقدم می داشتم. [62]

نکته: در این مطالب رعایت عدالت و مساوات به یک معنی آمده است به لحاظ اینکه کودکان قادر به تمایز بین عدالت و مساوات نیستند لذا دراین نوشتار در مقام مقایسة بین عدالت و مساوات نیستیم و از حوصلة این مقاله خارج می باشد بنابراین به همین مقدار توضیح بسنده می کنیم.
پاداش مساوات و عدالت با توجه به اینکه رعایت عدالت و مساوات امری پسندیده در بین همة اقشار جامعه است لیکن رعایت آن در بین کودکان از حساسیت بیشتری برخوردار است اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم آیا دین اسلام که نسبت به رعایت این امر خیلی حساس است و تاکیدفراوانی دارد برای مراعات کنندة این عمل نیک پاداشی نیز در نظر گرفته است یا خیر.


توجه شما را به روایت ذیل جلب می کنیم.

گویند روزی زنی با دو کودک خویش بر عایشه همسر رسول گرامی وارد شد عایشه به رسم میهمان نوازی و توجه به کودکان آن زن سه دانه خرما به آن زن داد. مادر کودکان به هر یک از آنان خرمایی داد و خرمای دیگر را نیز دونیم کرد و به هر کدام نیمی از خرما عطا کرد.
زمانی که پیامبر به منزل بازگشت، عایشه جریان را برای آن حضرت تعریف کرد. پیامبر فرمود: آیا از عمل آن زن متعجب شدی؟؟خداوند به خاطر رعایت عدالت و مساوات آن زن را به بهشت خواهد برد.[63]
 
آثار عدم نهادینه شدن عدالت در میان کودکان

لیکن زمانی که پدر و مادر با عدل و انصاف نباشند و میان کودکانشان امتیاز قائل شوند و بعضی را بر بعضی ترجیح دهند. ضررهای روحی روانی غیرقابل جبرانی را متوجه کودکان خود ساخته اند که خلاصه وار به آن اشاره می کنیم.

1. کودکان در محیط خانواده عملاً از رفتار والدین درس حق کشی و بی عدلتی فرامی گیرند و تدریجاً بدان عادت کرده و در قبال انجام بی عدالتی احساس گناه نمی کنند .

2. فرزندانی که قربانی تبعیض شده اند نسبت به پدر و مادر کینه پیدا می کنند و در رفتارشان تغییر ایجاد می شود وبه دنبال بهانه جوئی هستند.


3. والدین خود باعث برافروخته شدن حسد و کینه توزی در بین کودکانشان می شوند.


4. کودکانی که مورد تبعیض قرار بگیرند، احساس محرومیت و مظلومیت می کنند و عقده ای بار می آیند و این عقیده ممکن است که دروجود کودک تولید اضطراب و ناراحتی و ناامنی کند و او همیشه خود را در انزوا احساس کند بنابراین منجر به افت تحصیلی او می گردد...[64]


سخن پایانی

به امید روزی که پدران و مادران به جای اینکه چشم و هم چشمی نمایند وفرزندان را در رقابت ناسالم قرار دهند. سیرة پیامبر گرامی اسلام

را سرلوحه زندگی خود قرار دهند تا اینکه فرزندانشان روز به روز بیشتر و بیشتر به سمت معنویت و اخلاق جذب شوند و با تربیتی نیکو ادارةجامعه را به دست گیرند.

                                                                       دانش پژوه حلقه علمی بلاغ

                                                                          علی اکبر روحانی مقدم
 
                                                                               مشهد مقدس

                                                                               مهرماه 1386

 

فهرست منابع

1. قرآن مجید/ ترجمه الهی قمشه ای/ محی الدین/ انتشارات صالحی 1361

 

2. عاملی/ محمد ابن الحسن/ وسائل الشیعه الی تحصیل المسائل الشریعه- انتشارات اسلامیه- تهران

 

3. مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار/ انتشارات الاسلامیه تهران

 

4. طبرسی/ حسن ابن فضل/ مکارم الاخلاق/ ترجمه ابراهیم میرباقری/ انتشارات فراهانی 1355 تهران

 

5. هیثمی/ نورالدین علی ابن ابی بکر/ مجمع الزوائد ومنبع الفوائد/ دارالکتب العلمیه/ بیروت 1408 هـ ق

 

6. ابن منظور/ محمدابن مکرم/ لسان العرب/ دارصادر/ بیروت 1416 هـ ق

 

7. پاک نژاد/ سیدرضا/ اولین دانشگاه آخرین پیامبر/ انتشارات خانه کتاب/ یزد1354هـ ش

 

8. راغب اصفهانی/ حسین ابن احمد/مفردات الفاظ قرآن کریم/ دارالقلم دمشق 1416 هـ ق

 

9. هندی/ علاء الدین علی المتقی ابن حسام الدین/ کنز العمال فی سنن الاقوال و الفعال/ الرساله بیروت 1413هـ ق

 

10. شبر/ عبدالله/ تفسیر القرآن الکریم/ انتشارات اسوه 1242 هـ ش

 

11. سیاح احمد/ فرهنگ بزرگ جامع نوین/ انتشارات اسلام- تهران 1375 هـ ش

 

12. مطهری/ مرتضی/ سیری در سیرة نبوی/ انتشارات صدرا- تهران 1367 هـ ش

 

13. فیروزآبادی/ مجدالدین محمد/ القاموس المحیط/ دارالاحیاء الترث العربی، لبنان  1412هـق

 

14. ری شهری/ محمد/ میزان الحکمه/ دفتر تبلیغات اسلامی قم 1362 هـ ش

 

15. سعدی/ مصلح الدین/ گلستان/ با تصحیح حسین استادولی/ انتشارات قدیانی 1369هـ ش

 

16. ابن ابی الدنیا/ کتاب العیال/ ابن القیم/ سعودی ...

 

17. نوری/ میرزا حسین/ مستدرک الوسائل/ آل البیت قم

 

18. جلالی شاهرودی/ محمد حسن/ مجموعه الاخبار فی نفایس الآثار و مکارم الاخلاق . کلمات ائمه الاطهار/ چاپخانه خراسان

 

19. ترمذی/ محمدناصرالدین الالبانی/ صحیح سنن ترمذی/ الاسلامی بیروت 1408 هـ ق

 

20. لورا ای برک/ روانشناسی رشد/ ترجمه یحیی سید محمدی/ نشر ارسباوان

 


تهران 1381 هـ ش

 

21. دکتر سیف/ سوسن/ دکتر کدیور، پروین/ دکتر نوری، رضا/ لطف آبادی، حسین/ روانشناسی رشد/ انتشارات سمت چاپ مهر/ قم 1373

 هـ ش

 

22. گیج، نت ل/ وبرلاینر، دیویدسی/ روانشناسی تربیتی/ انتشارات

 

23. حسینی زاده/ سید علی/ تربیت فرزند/ زیرنظر علیرضا اعرافی/ پژوهشگاه حوزه ودانشگاه قم 1385

 

24. حسینی زاده/ سیرة تربیتی پیامبر ج1/ زیر نظر علیرضا اعرافی/ پژوهشگاه حوزه دانشگاه قم 1385

 

25. رضائی/ مائده/ تربیت کودک در اسلام/ انتشارات انجمن اولیاء و مربیان 1384

 

26. ابوطابی/ مهدی/ تربیت دینی/ انتشارات موسسه امام خمینی، قم/ 1383 هـ ش

 

27. داوودی/ محمد/ سیرة تربیتی پیامبر و اهل بیت/ موسسه پژوهشی حوزه ودانشگاه قم 1383

 

28. نجاتی/ حسین/ روانشناسی رشد از کودکی تا نوجوانی/ انتشارات مهشاد/ تهران 1384 هـ ش

 

29. امینی/ ابراهیم/ آئین تربیت/ انتشارات اسلامی تهران 1376 هـ ش

 

30. کریمی/ محمد علی/ الگوهای تربیت کودکان ونوجوانان- انتشارات نهضت/ قم 1375 هـ ش

 

31. طبسی/ محمدجواد/ حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت/ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم 1376

 

32. افروز/ غلامعلی/ مباحثی در روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان/ انجمن اولیاء مربیان 1372

 

33. احمدیان/ ابراهیم/ رهگشای انسانیت «نهج الفصاحه» انتشارات گلستان ادب قم 1384

 

34. ابطحی اصفهانی/ سیدمحمدباقر/ جامع الاخبار عن النبی و الائمه الاطهار/ موسسه امام المهدی قم

 

..........................................................................................................................................26

 

فهرست منابع

 


[1]. فیروز آبادی، مجدالدین محمد، القاموس المحیط، ذیل ماده سیر

[2]. ابن منظور/ محمدابن مکرم/ لسان العرب ذیل ماده سیر

[3]. حسینی زاده/ سید علی، سیره تربیتی پیامبر ج1 ص9- مطهری مرتضی . سیری در سیره نبوی ص 47

[4]. سیاح/ احمد/ فرهنگ بزرگ جامع نوین ماده «رَبَو»

[5]. ابن منظور/ محمدابن مکرم/ لسان العرب ج5 ص126

[6]. همان

[7]. راغب اصفهانی/ حسین ابن محمد/ مفدات الفاظ قرآن ص340و336

[8]. حسینی زاده/ سیدعلی/ تربیت فرزند ص12

[9]. داوودی / محمد/ سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت/ تربیت دینی ج2 ص27

[10]. ابوطالبی/ مهدی/ تربیت دینی 219

[11]. گیج ، نت ل/ وبرلاینز، دیویدسی/ روانشناسی تربیتی/ ص99و100

[12]. دکتر سیف/ سوسن، دکتر کدیور/ پروین، نوری/ رضا، لطف آبادی/ حسین، روانشناسی رشد ص246و282- لورا رای برگ/ ترجمه یحیی سید محمدی/ روانشناسی رشد.

[13]. لورا ای برک/ روانشناسی رشد/ ص120/ ترجمه یحیی سید محمدی

[14]. نجاتی/ حسین/ روان شناسی رشد از کودکی تا نوجوانی / تهران انتشارات مهشاد 1384.

[15]«اَنکحوا الاَکفاء و انکحوا مِنهُم و اَختاروا لِنُطفکم» عاملی/ محمدبن الحسن/ وسائل الشیعه الی تحصیل المسائل الشریعه ج14 ص 29

[16]. «و اَنظُرفی ایُ انصابٍ تَضَع و لدک فإنَّ العرق دساسٌ» متقی/ هندی/ کنز العمال ج15 ص85

[17]. سعدی/ مصلح الدین/ گلستان با تصحیح حسین استاد ولی ص61 ،1369

[18]. مجلسی/محمدباقر/ بحارالانوار ج1104 ص95

[19]. محمدی  ری شهری/ محمد، میزان الحکمه ج5ص2082.

[20] «ما نَحَلَ والدٌ وَلَداً نَحلاً افضل مِن ادبٍ حَسَنٍ» . متقی هندی/ کنز العمال ج16 ص456

[21].  «ما وَرَثَ والدٌ ولَدَهُ افضلَ من ادبٍ» همان .ص460

[22]. «لان یؤدب الرجل ولده خیرله من ان یصدق بنصف صاع کل یوم» حسینی زاده/ سیدعلی/ تربیت فرزند ج1ص33- عاملی/ محمدابن لاحسن/ وسائل الشیعه ج15 ص195

[23]. انفال/28

[24]. شبر/ عبدالله/ تفسیر قرآن ص285

[25]. انفال 28

[26]. «ولقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحرو رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفصیلا»  اسراء -7

[27]. حجرات 13

[28]. «اذا سمیتم الولد فاکرموله و اوسعوا له فی المجلس و لاتقبحوا وجها» ابطحی اصفهانی/ سید محمدباقر/ جامع الاخبار و الاثار عن النبی و الائمه الاطهار/ ص124

[29]. «اذا احبّ احدکم اخاهُ فلیعلمه فانه اصلح لذات بینکم» مجلسی/ محمدباقر/ 1399/ بحار الانوار ج74 ص181

[30]. «القبله حسنهٌ و الحسنه عشرهً»  مجلسی/ محمدتقی/ بحارالانوار ج74 ص181

[31]. متقی هندی/ کنز العمال ج16 ص445

[32]. خرج علینا رسول الله (ص) و معه الحسن و الحسین(علیهما السلام) هذا علی عاتقه و هذا علی عاتقه و هویلثم هذا مرهً و هذا مره حتی انتهی الینا فقال له رجل، یا رسول الله انک لتحبهما فقال من احبهما فقد احبنی.....     مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج43

 ص281

[33]. «ما قبلت صبیا لی قط فلما و لی قال رسول الله(ص) هذا رجل عندی انه من اهل النار» حر عاملی/ محمدبن حسن / وسائل الشیعه ج15 ص202

[34]. همان

[35].حرعاملی/ محمدبن حسن/ وسائل الشیعه ج15 ص203

[36]. مر رسول الله علی صبیان و هم یلعبون بالتراب. فنهاهم بعض اصحاب النبی(ص) فقال دعهم فان التراب ربیع الصبیان هیثمی/نورالدین علی ابن ابی بکر/ مجمع الزوائد ج8 ص195

[37].: کان الحسن و الحسین یرکبان فوق ظهر النبی و یقولان حل حل و یقول النبی نعم البعیر بعیرکما مجلسی/ محمدباقر/ بحار الانوار/ ج43 ص285

[38].رضائی/ مائده/تربیت کودک در اسلام ص60

[39]. عن یعلی العامری خرج من عند رسول الله(ص) الی طعام دعی الیه فاذا هو بحسین(ع) یلعب معه الصبیان فاستقبل النبی(ص) امام القوم ثم بسط یدیه فطفرالصبی هاهنا مره و هاهنا مره و جعل رسول الله(ص) یضاحکه حتی اخذه فجعل احدی یدیه تحت ذقنه و

 الاخری تحت قفاه و وضع فاه علی فیه و قبله... مجلسی/ محمد باقر/ بحارالانوار/ ج43 ص262

[40]. جلالی شاهرودی/ محمدحسن/نفایس الاثار ص286

[41]. ترمذی- صحیح سنن ترمزی/ج5 ص262

[42]. (ان فی الجنه دار یقال دارالفرح لایدخلها الا من فرح الصبیان) * متقی هندی/ کنزالعمال/ح6009

[43]. افروز غلامعلی/ مباحثی در روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان/ص45

[44]. پاک نژاد/ سیدرضا/ اولین دانشگاه آخرین پیامبر ج14 ص270

[45]. قال رسول الله (ص) علموا ابنائکم السباحه و الرمی عامل/ محمدابن حسن/ وسائل الشیعه ج15 ص198

 [46]

 خیر لهوالمومن السباحهمحمد ری شهری/ محمد/ میزان الحکمه ج18069

[47]. مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج103ص189

[48]مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج1 ص 206

[49]. من علم ولده القرآن فکانما حج البیت عشره الف حجه ..    مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج1 ص 206

[50]ادبواولادکم علی ثلاث خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قراءه القرآن فان حمله القرآن فی ظل الله یوم لا ظل الا ظله مع انبیاءه و اصفیاءه

   متقی هندی/ کنز العمال ج16 ص456

[51]. «من حق الولد علی والده ثلاثه یحسن اسمه و یعمله الکتابه و یزوجه اذا بلغ» طبرسی/ حسن ابن فضل ا... مکارم الاخلاق ص220

[52]مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج45 190

[53]. «روی عن النبی (ص)، انه نظر الی بعض الاطفال فقال: ویل لاولاد آخرالزمان من آبائهم فقیل: یا رسول الله من آبائهم المشرکین؟ فقال: لامن آبائهم المومنین، لایعلمو نهم شیئاً من الفرائض واذا تعلموا اولادهم منعوهم و رضوا عنهم بعرض یسیر من الدنیا فانا منهم

 بری و هم منی براء» حر عاملی/ وسائل الشیعه ج15 ص196

[54]. مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج43 ص307

[55]. صلو کما رایتمونی اصلی» مجلسی/ محمدباقر/ بحارالانوار ج89 ص188

[56] . «کنت غلاماً فی حجر رسول الله و کانت یدی تطیش فی الصفحه فقال رسول ا لله (ص)  یا غلام- بسم الله و کل بیمنیک و کل ممایلیک » طبرسی/ حسن ابن فضل/ مکارم الاخلاق ص157

[57]. ان رسول الله مر علی صبیان فسلم علیهم و هو مغذ .  نوری/ میرزا حسین/ مستدرک مستدرک الوسائل/ ج2 ص61

[58]. ابن ابی الدنیا/ کتاب العیال ج 1ص 173

 2. طبسی/ محمدجواد/ حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت

[59]. طبسی/ محمدجواد/ حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت ص101

[60]. خرج علینا رسول الله (ص) و معه الحسن و الحسین هذا اعلی عاتقه و هذا عاتقه و هو یلتم هذا مره و هذا مره حتی انتهی الینا... مجلسی/ محمدباقرباقر/ بحارالانوار ج43ص281

[61]. انه نظر الی رجل له ابنان فقبل احدهما و ترک الآخر فقال النبی(ص) فهلا ساویت بینهما؟!طبرسی/ حسن ابن فضل/ مکارم الاخلاق ص220

[62]. ساووا بین اولادکم فی العطیه فلو کنت مفضلاً احد لفضلت النساء متقی هندی/ علاء الدین / کنزالعمال/ ج16 ص446

[63]. کریمی/ محمدعلی/ الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان

[64]. امینی/ ابراهیم/ آئین تربیت ص240

این مقاله توسط علی اکبرروحانی مقدم در نشریه جستارشماره16 دفتر تبلیغات اسلامی به چاپ رسیده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)