زهرازهرا، تا این لحظه: 19 سال و 9 روز سن داره

پرسمان كودك

اندر مصایب کار با کودکان

1391/3/19 10:55
نویسنده : مشاورروحانی
3,055 بازدید
اشتراک گذاری

نیشخندکمی لبخندنیشخند

خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار میکرد میخواست چکمه های یه بچه ای رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت بعد از کلی فشار...و خم و راست شدن،

بچه رو بغل ميكنه و ميذاره روی میز، بعد روی زمین بلاخره باهزار جابجایی و فشار چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که ... هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه ميگه این چکمه ها لنگه به لنگه است .

خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیفته هرچه تونست کشید تا بلاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد .

گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه ولی با چه زحمتی که بوت ها به پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بلاخره موفق شد که بوت ها رو پای این کوچولو بکنه که بچه ميگه این بوتها مال من نیست.

خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی گریبانگیرش شده. با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت بگم. دوباره با زحمت بیشتر این بوت های بسیار تنگ رو در آورد. وقتی تمام شد پرسید خب حالا بوت های تو کدومه؟ ب

چه گفت همین ها بوت های برادرمه ولی مامانم گفت اشکالی نداره میتونم پام کنم....

مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی خودش رو حفظ کنه و دوباره این بوتهایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی کشید وبعد گفت خب حالا دستکشهات کجان؟

توی جیبت که نیستن. بچه گفت توی بوتهام بودن دیگه!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

reza
13 خرداد 91 19:09
naسلام وبلاگ بسیار جالبی داشتین اگه افتخار بدین با هم تبادل لوکو یا لینک داشته باشیم اگه خواستید با نام۩۞۩ ...جنبش اسلامی سایبری.... ۩۞۩ لینک کنید بعد بگید با چ نامی لینکتون کنم؟؟؟؟ این کد لوگوی ماست خدا توفیقات روز افزون نصیبتون کنه