زهرازهرا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

پرسمان كودك

تحلیل محتوایی شعر توپ قلقلی

1390/5/13 0:46
نویسنده : مشاورروحانی
5,500 بازدید
اشتراک گذاری
 
شعر كودكانه
 


در قدیم الایام سعی براین داشتند كه نسل نو و جدید را با ضرب المثل ها ؛ خاطرات و لطائف ؛ یا با اشعار كودكانه و تمثیلات و تشبیهات و قصه ها و داستانها به حقایق زندگی آشنا ساخته و به همین طریق نم نم تربیت كرده و به رشد و تعالی برسانند. و الحق و الانصاف با امكانات محدود زمانه خود توانستند عالیترین مضامین و معارف الهی و تربیتی را به نسل بعدی خود انتقال دهند.
والدین با خواندن و تكرار و اصرار بر حفظ كردن اشعار كودكانه توسط كودكشان سعی می كردند كه به این طریق از نظر تربیتی هم شخصیت فردی و اجتماعی و خانوادگی فرزندان را رشد و ترقی داده و هم تست هوشی بود كه توسط بزرگسالان صورت میگرفت و همچنین نقاط ضعف جسمی كودكانشان را همانند لكنت زبان و یا سر به هوا بودن كودك و بازیگوشی و فراموشی اشعار و یا تلفظ اشتباهی لغات و كلمات و یا شل و ول حرف زدن و سبك و بی ادبانه صحبت كردن فرزندانشان را شناسایی كنند و همزمان با تفهیم اشعار كودكانه مفاهیم ادبی و تربیتی را به كودك خود انتقال دهند یكی از آن اشعار كودكانه:

یه توپ دارم قلقلیه *** سرخ و سفید وآبیه
میزنم زمین هوا میره *** نمی دونی تا كجا میره !
من این توپ را نداشتم *** مشقام و خوب نوشتم
بابام به من عیدی داد *** یه توپ قلقلی داد
اكنون بریم سراغ محتوای این شعر كودكانه :توپ قلقلی منظور شخصیت قابل تغییر تاثیر پذیر آدمی می باشد . كه هر طوری بخواهیم میتوانیم آن را تغییر رفتاری بدهیم.
سرخ و سفید و آبی :
سرخ = عصبانیت و خشم و غضب آدمی منظور است.
سفید = فطرت پاك و صلح دوستی و آرام آدمی است.
آبی = حالت رمانتیك و رویایی و آرمانی و آسمانی آدمی است (به همین منظور لباس پلیس آبیست چون رنگ آبی نشاط آور و آرام بخش است)
در تربیت صحیح انسان : مربی می بایست این 3 حالت را با هم مخلوط كرده و درهم بیامیزد تا یك معجونی بدست آید به نام اعتدال. یعنی بجا آرام و به جای خودش غضبناك و در مواقع خود رمانتیك و رویایی.
میزنم زمین هوا میره:
اگر خودت را زمین نزنی و متواضع نباشی هرگز بلند نخواهی شد.
انسان همانند توپ می مانند وقتی تواضع داشت و با تكبر خود مبارزه كرد آنوقت لیاقت و قدرت پیدا می كنه تا آسمون بلند بشه بالا بره . پس در تواضع و خاكی بودن رشد و ترقی و تعالی نهفته است .
نمی دونی تا كجا میره ؟!
انسان نمیتواند تصور كند كه با تواضع و بی ریایی خود می تواند به جایی برسد كه در تمام قلبهای آدمیان رخنه كرده و حكومت بر دلها داشته باشد و همه او را دوست بدارند .
من این توپ را نداشتم :
یعنی من این فهم و اندیشه را نداشتم كه اگر تواضع داشته باشم و با مردم مردمی برخورد كنم و خاكی باشم چقدر می توانم بالا برم و ترقی كنم . با این تربیت پدرانه به این توپ ( فهم ) رسیدم.
مشقام و خوب نوشتم :
عنی به تجارب بزرگان خودم توجه كافی داشتم و راهی را پیمودم كه آنان نشانم دادند و كاری را كردم كه آنان به من موعظه كردند . مشق ( گوش دادن به سخن و موعظه بزرگترها)
بابام به من عیدی داد.
منظور از بابا ( مربی ؛ موعظه , عقل , تجربه ؛ اندیشه خوب)
عیدی ( راه و منش و روش صحیح و متواضعانه )
عیدی داد : چون مشقامو خوب نوشتم لایق عیدی گرفتن شدم. یعنی:
پدرم ؛ پول مفتی به كسی نمی ده.
پدرم ؛ بی دلیل جایزه نمیده.
پدرم در برابر عمل خوب من دست به جیب می شه
پدرم به من نگاه می كنه اگر من به وظیفه ام خوب عمل كنم او هم جایزه خوبی به من عطا می كنه.
و در پایان:( یه توپ قلقلی داد) پدر عزیزم با تجربه و درس زندگی و تواضع یك شخصیت قلقلی ( قابل موثر ) از من ساخته است تا در تمام كوره راهها پست و بلند زندگی راهم را ادامه بدهم و تمام دست انداز ها و موانع زندگی را پشت سر بگذارم و توقف نكرده وبا تمامی سرعت به طرف هدف به پیش بروم و از موانع به پرم تا به دروازه هدف برسم .
و من این شخصیت تربیت شده را همیشه مدیون پدرم می باشم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)