زهرازهرا19 سالگیت مبارک

پرسمان كودك

تربیت فرزند چگونه ؟؟!

1392/2/15 8:13
نویسنده : مشاورروحانی
3,981 بازدید
اشتراک گذاری

سوال – وقتی خود ما درست تربیت نشده ایم چگونه فرزندان خود را درست تربیت کنیم ؟

سوال – وقتی خود ما درست تربیت نشده ایم چگونه فرزندان خود را درست تربیت کنیم ؟


سوال – چرا نباید به خواسته های دل که لذتبخش است رسید ؟ چرا باید با هوای نفس مبارزه کرد ؟ خدا این همه لذت را برای ما آفریده است . فکر نمی کنید اینگونه زندگی سخت و سخت تر می شود ؟
سوال – وقتی خود ما درست تربیت نشده ایم چگونه فرزندان خود را درست تربیت کنیم ؟
پاسخ – زندگی یعنی مدیریت شادی ها و غم ها . وقتی که یک نفر زندگی می کند یعنی با دو پدیده ی سختی و آسانی ، آرامش و بهم ریختگی و مشکلات برخورد می کند . انسان با سختی ها مبارزه کرده و از خوشی ها لذت می برد . ما در درگیری های زندگی سرگرم شده ایم . دین یعنی راهنمایی درست برای این نوع مدیریت . یک دروغ بزرگی به انسان ها گفته شده وآن هم این است که زندگی می تواند بدون سختی ها باشد . بیایید سختی ها را از زندگی خود حذف کرده و فقط از دنیا شادی ببریم . این سخنان دروغ است . زندگی انسان نمی تواند به طور کامل سرشار از شادی باشد . این یک خیال و پندار باطل است . ابلیس یک دروغگوی بزرگ است . قرآن کریم می فرماید: ابلیس می گوید من می خواهم کل زندگی را زیباتر از آن چیزی که است جلوه دهم . تا انسان ها را فریب داده و مشغول کنم . یک دانشجویی در کشور کانادا به من همین اعتراضات را می کرد . من به او گفتم که آموزه های دینی مطابق فطرت انسان است . اما ایشان می گفت این کشور اعتقادات دینی در خصوص محرم و نامحرم را رعایت نمی کنند ، راحت هم هستند . گفتم اگر مقیداتی که اسلام در خصوص محرم و نامحرم آورده است رعایت نشود زندگی سخت می شود . ایشان گفت این مسائل در اینجا حل شده است . قرار بود این دانشجو هفتاد کانالی که در کانادا بصورت رایگان است وهمه از آن استفاده می کنند را برای من توضیح دهد . یکی از این کانال ها روشن بود و در آن نشان داد که یک خانمی به صورت یک آقا سیلی زد . ازآن آقا پرسیدم چرا این خانم این کار را کرد؟ گفت : این خانم با این آقا دوست است ، اما این آقا به او خیانت کرده او هم عصبانی شده است . به ایشان گفتم شما که گفتید این مسائل در این کشور حل شده است . گفت نه اینقدر حل نشده . اینکه به ما دروغ بگویند که همه چیز حل شده و ما می توانیم یک زندگی بدون پیری، بیماری ، مرگ و درگیری با مشکلات داشته باشیم ، اشتباه است . چون این درواقع تعریف بهشت است نه دنیا . ما باید برای برخورد با مشکلات آمادگی داشته و آنها را بپذیریم . دنیا دار بلا است . اما گاهی اوقات انسان ها می خواهند به خود دروغ بگویند و فکر کنند که یک زمانی در زندگی می رسد که انسان هیچ مشکلی نداشته باشد . یک آماری در اروپا گرفته شده که در طی آن میزان رضایتمندی مردم را در هفتاد سال اخیر اندازه گیری کرده اند . از هفتاد سال پیش تحولات زیادی برای راحتی زندگی مردم بوجود آمده است . دراروپا نیز که از آخرین تحولات استفاده می کنند . اما در این آمار مشخص شده که یک درصد هم میزان رضایتمندی انسان ها از زندگی افزایش پیدا نکرده است . ما می خواهیم لذت ببریم که رضایت داشته باشیم. اگر میزان جمع بندی رضایتمندی هر کسی را نگاه کنیم به این سادگی قابل افزایش نیست . اما اگر ما راهنمایی دین را در مدیریت سختی ها و آسایش بپذیریم، می تواند سطح رضایتمندی انسان را از زندگی بالا ببرد . ما به خاطر این دروغ بزرگی که کار ابلیس است به سختی ها تأکید کردیم . کار همه ی انسان های آرزوپرور و خوش خیالی است که خود را بیهوده به خوش خیالی می زنند . و وقتی هم که این انسان ها با مشکلات مواجه می شوند نمی توانند آن ها را هضم کنند . بنابراین ما باید از همان اول این سختی ها را به فرزند خود آموزش دهیم . حتی اگر کسانی که بدون قید و بند در مورد روابط آزاد زن و مرد زندگی می کنند مورد بررسی قرار گیرند، نشان می دهد که میزان رضایتمندی آنها نسبت به خانواده ها و افرادی که مقید هستند کمتر است . این مسئله را با تست های روانشناسی و بررسی شاخص هایی که می تواند میزان رضایتمندی وامید را نشان دهد می توان مشخص نمود . دین رضایتمندی از انواع لذت ها را به ما نشان می دهد . آرامش ، شهوات ، خوردن ، مقام اجتماعی و … همگی لذت دارند . شما اگر بخواهید لذت و رضایتمندی را افزایش دهید چاره ای جز این ندارید که راهنمایی دین را بپذیرید . دین در قدم اول به شما راست می گوید . می گوید که در این دنیا هم بلا است و هم آرامش . دین هم راهنمای خوبی است برای نحوه ی برخورد با سختی ها و هم راهنمای خوبی است برای نحوه ی برخورد با شادی ها . مثلاً یکی از لذایذی که در دنیا وجود دارد ، لذتی است که بین زن و مرد است . اسلام این لذایذ را مدیریت کرده و می گوید که از این لذت ها با این مقررات و محدودیت ها استفاده کنید . وقتی که شما نگاه خود را از نامحرم بردارید ، سطح رضایتمندی شما از این امور افزایش پیدا می کند . در غرب ، مردها از خیلی از چیزها کمتر لذت می برند . در واقع این قیدهایی که ما احساس می کنیم دست و پاگیر است فقط برای این است که انسان ها لذت بیشتری ببرند . اسلام می خواهد انسان ها لذت بیشتری ببرند تا با خدا رفیق شده و به سمت او حرکت کنند . تا وقتی که فرد از این خلقت ها لذت نبرد ، رابطه ی او با خدا خوب نمی شود . ما نمی گوییم که باید با مطلق لذت ها مبارزه کرد . باید مدیریت کنیم که چگونه لذت ببریم . حتی اگر این مدیریت را بعنوان یک سختی بپذیریم ، سطح رضایتمندی ما افزایش پیدا خواهد کرد . این بلایی است که در دنیا وجود دارد و شما نمی توانید دنیا را تغییر دهید . اصل اول تربیت این است که به فرزند خود بگوییم ما باید سختی ها را مدیریت کنیم . اولین راه برای مدیریت این است که خود شما سختی ها را بپذیرید . اگر برخی از سختی ها را قبول کنید مقید می شوید. بعد از آن اگر کسی از شادی ها و خوشی ها سخن گفت می گوییم که اتفاقاً دین همه ی مدیریتی که به ما پیشنهاد می دهد فقط برای عبور از سختی ها نیست . بلکه برای افزایش لذت بری هم است . دین می گوید که وقتی غذا می خورید با اینکه لقمه ی آخر غذا دلچسب است ، آن را نخورید . فرد می گوید معده ی من هنوز جا دارد چرا می گویید که خوردن لقمه ی آخر مکروه است . اسلام می گوید که فیزیک بدن به گونه ای آفریده شده که عصب های معده می خواهند پیام سیری را به مغز برسانند . اما این پیام یک مقدار دیر می رسد . بنابراین نباید عجله کرد . اگر فکر می کنید هنوز یک یا چند لقمه ی دیگر معده ی شما جادارد ، دیگر غذا نخورید . چون این کار ظرفیت اضافی به معده تحمیل می کند . خوردن غذای اضافی هیچ اثری جز بیماری ندارد . وقتی هم که مریض شدید دیگر نمی توانید غذای خوش مزه بخورید . پس برای اینکه در آینده لذت برده و مزه ی این لذت در کام شما بنشیند ، از یک لذت که همان خوردن لقمه ی آخر غذا است صرف نظر کنید. تمام پیشنهادات دین اینگونه است . یعنی همه ی لذت هایی را در نظر می گیرد، که فرد می خواهد اما ممکن است آنها را نبیند . پیشنهاد دیگر اسلام این است که تا زمانی که به طور کامل گرسنه نشده اید غذا نخورید. چون با این کار استعداد غذا خوردن خود را نابود می کنید . دیگر از نان خالی لذت نبرده و در این صورت باید هزینه ی زیادی را برای غذای خوشمزه صرف کنید . و این هزینه ی زیاد شما را از لذت های دیگر محروم می کند. یکی از این لذت ها هم لذت های روحی است . شما می توانید عاشق یک معشوق بسیار بزرگی شوید که می تواند بیشترین سرور را در دل شما ایجاد کند . چرا باید کاری کنید که عاشق نشده و نتوانید مزه ی عشق را ببرید . خلاقیت شما از بین می رود . زمانی که هوس بازی کرده و عادت کنید به وسایلی که از بیرون شما را سرگرم می کنند مانند موسیقی ، قدرت خلاقیت شما از بین می رود . وقتی که خلاقیت خود را از دست بدهید ، لذت گفتن غزل هایی مانند غزل های حافظ را از دست می دهید . خدا می گوید به همه ی لذت هایی که در دنیا وجود دارد برسید . اسلام می گوید که باید با هوای نفس مبارزه کرد . یعنی باید با علاقه و لذتی که باعث سقوط شما شود مبارزه کرد . وگرنه اسم علاقه هایی که شما را بالا می برد هوا نیست . ما نباید همه ی لذت ها را معدوم کنیم . و از نظر اسلام ممنوع است که ما با همه ی لذت ها مبارزه کنیم . پیشنهاد هایی که خدا می دهد ، برای افزایش قدرت و تنوع لذت بری ما است . خدا می گوید لذتی ببرید که شما را نابود نکرده و لذت های دیگر را از شما سلب نکند . دین نگاه ما را به سختی ها عوض می کند . توقع هرکس از دنیا زیاد باشد بیشتر لطمه می خورد . اگر یک دختر و پسری ازدواج کنند و توقع آنها از همسرشان خیلی زیاد باشد، کار آنها به طلاق ختم می شود . وقتی یک بچه توقع دارد هرکاری که می کند از آن لذت ببرد ، نمی توان نماز خواندن را به او آموزش داد . چون نماز یک لذت فوری ندارد . اگر پدر و مادرها راست بزرگ را به فرزند خود نگفته اند ، امید نداشته باشند که نماز خوان شود . اینکه یک بچه ای به شیوه ی غلط نمازخوان شود بسیار خطرناک است . یعنی اینکه با تشویق های غلط و دروغ های عارفانه بچه را نمازخوان کردن اشتباه است . در این صورت بچه یک مدت نماز می خواند اما بعد متوجه می شود که همه ی چیزهایی که در خصوص آمدن نور و بالارفتن سطح او از بچه های دیگر کلاس و غیره به او گفته اند دروغ بوده است . به همین جهت نماز زده می شود . اینکه یک نمازخوان ، بی نماز شود بسیار بدتر از این است که یک بچه ای دیرتر نمازخوان شود اما درست این کار را بیاموزد . بدترین ضد انقلاب ها کسانی هستند که یک سابقه ی مذهبی داشته اند . این افراد حتی حاضر به آدم کشی هم می شوند . در تاریخ اسلام نیز همین طور است . منافقان از کافران قساوت قلب بیشتری داشته اند . منافق یعنی کسی که یک مدت مسلمان بوده و بعد از اسلام خارج شده است . پس ما نباید به هر قیمتی فرزند خود را نماز خوان کنیم . باید با یک روش درست با او رفتار کنیم . روش درست این است که اساساً بچه ی ما سختی های دنیا را باور کرده و بداند که باید شیوه ی برخورد با سختی ها را یاد بگیرد . باید کارهایی را انجام دهد که دوست ندارد . قطعاً بخشی از فعالیت های ما ، چیزهایی است که دوست نداریم . این درواقع ادب است . البته ممکن است گاهی اوقات ما ادبی را هم رعایت کنیم که دوست داریم . ولی ادب، یعنی رفتارطبق آئین نامه ، نه از روی خواستن . اگر کودک گفت برای چه باید نماز بخوانیم ، بگوییم بخاطر ادب در برابر پروردگار . همانطور که ادب حکم می کند اگر فردی عزادار شد ، در مقابل او لباس مشکی پوشید . اولین تعریف نماز این است که نماز ادب است . فلسفه ی ادب این است که بپذیریم قرار نیست همه ی کارهایی را که می کنیم دوست داشته باشیم .

 

منبع:

برنامه ی سمت خدا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)